نظام سياسي، قضايي و اقتصادي كانادا و کبک
شرکت مهاجران کنکاش
www.Cankash.com
An Immigration Consulting Firm.
براي شناخت بسياري از مناسبتهاي اجتماعي بايد زيرساختهاي سياسي و اقتصادي آن کشور را بررسي نمود. زندگي موفق در کانادا و کبک، مستلزم آگاهي از نحوه اداره حکومت و نيز حقوق و آزاديهاي فردي و اجتماعي است.
براي سرمايهگذاري و راهاندازي کسب و کار نيز بايد بخشهاي مختلف اقتصاد يک جامعه را مد نظر داشت. در اين فصل سعي شده تا با بررسي اجمالي بخشهاي گوناگون سياسي، قضايي و اقتصادي کانادا و کبک، اطلاعات مفيدي در اختيار خوانندگان قرار دهيم.
نظام سياسي، قضايي و اقتصادي کانادا
با توجه به اين که نظامهاي فوق سازنده دستگاههاي استاني هستند ابتدا به معرفي اجمالي آنها ميپردازيم.
قانون اساسي کانادا در سال ۱۹۸۲ به تصويب رسيد، و به موجب آن، استقلال اين کشور از بريتانياي کبير اعلام و حکومت کانادا، مشروطه سلطنتي همراه با نظام پارلماني شد. طبق قانون اساسي، اين کشور از ده استان و سه منطقه جداگانه تشکيل شده که مردم آن چند فرهنگ دارند که به دو زبان مختلف گويش ميکنند و زبان رسمي در سطح فدرال کشور انگليسي و فرانسه است.
رکن اول حکومت کانادا ملکه انگليس است، که به صورت موروثي حاکميت کانادا را در دست دارد. ملکه انگليس در واقع ملکه بيش از 50 کشور دنياست که معروفترين آنها انگليس، کانادا، استراليا، نيوزلند و قبرس هستند. اين کشورها مشترک المنافع[1] خوانده ميشوند و از کشور انگليس استقلال کامل سياسي دارند و تنها نقاط سياسي مشترک آنها، پذيرش ملکه به عنوان ملکه کشورشان و وجود بعضي ارزشهاي مشترک سياسي و اقتصادي است. در اين زمينه، رابطه سياسي ملکه و کانادا توسط فرماندار کل[2] صورت ميگيرد. اين فرد در اصل، توسط نخست وزير کانادا به ملکه پيشنهاد ميشود. و اختيارات گستردهاي دارد. که در زير به برخي از آنها اشاره ميکنيم:
- به عنوان نماينده ملکه، همه اختيارات متعلق به ملکه را در کانادا دارد.
- فرماندهي نيروهاي مسلح بر عهده اوست.
- ميتواند نخستوزير را از مقام خود عزل کند.
- با توصيه نخستوزير، موظف به تشکيل پارلمان و يا انحلال آن است.
البته، ملکه نمايندگاني در سطح استانهاي کانادا نيز دارد که فرماندار قائممقام[3] ناميده ميشوند. شوراي سلطنت نيز، که اعضاي آن را فرماندار کل انتخاب ميکند، نقش مشاور ملکه را در اداره امور کانادا دارند. فرماندار کل ميتواند در هنگام لزوم، اعضاي اين شورا را عزل کند. دولت کانادا از سه قوه مجريه، قضاييه و مقننه تشکيل شده است.
قوه مقننه از دو مجلس سنا و عوام تشکيل ميشود.
مجلس سنا: اين مجلس 105 سناتور دارد که فرماندار کل به پيشنهاد نخست وزير آنها را انتخاب ميکند. سنا، ميتواند قوانيني را به مجلس عوام پيشنهاد دهد. اين مجلس مقامي بالاتر از مجلس عوام دارد. مجلس سنا قوانين حکومتي مهم اقتصادي و اجتماعي را بررسي ميکند. رئيس سنا را فرماندار کل انتخاب ميکند و در تصميمگيريها حق رأي دارد. جلسات سنا با حضور حداقل 15 سناتور و رئيس رسميت مييابد.
مجلس عوام: اين مجلس وظيفه قانونگذاري به معناي عام را بر عهده دارد و از 295 عضو از سراسر کشور تشکيل شده است. فرماندار کل، مجلس عوام را در هنگام تشکيل اولين جلسه، در هر دوره به تشکيل جلسه فرا ميخواند. در اصطلاح نمايندگان اين مجلس MP که مخفف نماينده مجلس[4] است، ناميده ميشوند. رأيگيري با بيشترين آرا بدون در نظر گرفتن نظر رئيس انجام ميشود. دوره نمايندگي اين مجلس 5 سال است. در کانادا فرماندار کل ميتواند در مورد لوايحي که به منظور تصويب از طرف سنا و مجلس عوام به وي داده ميشود، تصميمگيري نمايد.
اداره امور مملکتي در سه سطح زير جريان دارد:
- فدرال
اين سطح از اداره کشور، قانونگذاري، تعيين بودجه و رسيدگي به اموري که کل کشور را تحت تاثير قرار ميدهد، و مواردي مانند: دفاع ملي، روابط خارجي، تجارت بينالملل، مبارزه با قاچاق و جرايم، محيط زيست و مهاجرت انجام ميشود. حزبي که بيشتر نمايندگان مجلس عوام را در اختيار دارد، حزب حاکم کاناداست و رهبر حزب هم نخست وزير خواهد بود. از جمله وظايف نخست وزير ميتوان به موارد زير اشاره کرد:
- تشکيل دولت و انتخاب وزيران (وزيران کانادا از ميان نمايندگان مجلس انتخاب ميشوند).
- تعيين رؤساي دادگستري.
- تعيين سناتورها و مديران ارشد دولتي.
- توصيه به فرماندار کل براي انحلال پارلمان.
- مسئوليت دفتر شوراي سلطنتي و دفتر روابط استاني.
- تعيين معاونان فرماندار استاني و روساي مجلس سنا.
مشروعيت دولت فدرال، به طور معمول هر 4 – 5 سال يک بار بايد به رأي گذاشته شود ولي در تاريخ سياسي کانادا عمر دولتها خيلي کمتر از اين مدت بوده است.
- استاني
دولتهاي استاني با رأي مردم همان استان انتخاب ميشوند و وظيفه دارند به مسايل محدود به استان خود بپردازند. از جمله وظايف مهم دولتهاي استاني قانونگذاري در سطح استان، راهسازي، اداره بيمارستانها، مديريت پليس راه، تحصيلات، خدمات اجتماعي و کشاورزي و مسايل مربوط به مهاجرت استاني است. اين دولتها براي خود نيز مجلس استاني[5]دارند.
- شهري
دولت شهري در واقع ترکيبي از شوراي شهر[6] است و شهردار در رأس آن قرار دارد. اين دولت وظيفه برنامه ريزي و بودجهبندي مسايل محدود به شهرستان تحت نظارت خود را بر عهده دارد. همچنين پليس هر شهر نيز تحت نظارت دولت همان شهر فعاليت ميکند. اعضاي شوراي شهر و شهردار را مردم شهر انتخاب ميکنند. اين دولتها در مورد مدارس، حمل و نقل عمومي، سيستم فاضلاب و بازيافت شهري مقررات وضع ميکنند.
نظام حقوقي کانادا، از سيستم کامن لا[7] ناشي ميشود. در اين کشور قوانيني که توسط پارلمان کشور به تصويب ميرسد، کل کشور را در بر ميگيرد، اما مجالس استاني قوانيني وضع ميکنند که فقط در همان حوزه قابل اجراست. قوانين مربوط به جرم و جنايت دراختيار مسئولين فدرال است و در سراسر کانادا يکسان است. سازمانهاي اجراي قوانين، مانند دادگاههاي جنايي، در هر استان به عهده يک فرد است، اما در مناطق روستايي، نظارت بر اجراي قوانين، بر عهده پليس سواره نظام سلطنتي فدرال[8] است.
نظام قضايي کانادا نقش مهمي در معرفي قوانين اين کشور دارد و قدرت لغو قوانين مغاير با قانون اساسي را دارد. ريشه قوانين کانادا از نظام حقوقي انگليس گرفته شده و قوه قضاييه با توجه به سيستم تفکيک قوا، ملزم به پاسخ گويي در برابر پارلمان نيست. عزل قضات نيز با پيشنهاد فرماندار کل و تصويب هر دو مجلس است و قضات را نميتوان به سبب انجام اعمال مربوط به شغل، تحت پيگرد قرار داد. استانهاي کانادا هر يک قوانين و آيين دادرسي خاص خود را دارند اما از سيستم کلي قانوني فدرال تبعيت ميکنند. دادگاههاي کانادا عبارتاند از:
- دادگاه بوميان
در سالهاي اخير با شدت گرفتن مسأله حقوق بوميان، دادگاههايي با عضويت خود آنها به عنوان قاضي، مستشار، مددکار اجتماعي و پليس براي رسيدگي به رفع اختلافات قبايل بومي بر اساس آيين دادرسي سنتي تشکيل شده است. اغلب آرا، در حد توصيههايي براي حل اختلافات، پرداخت غرامت و برنامههاي مشاورهاي است.
- دادگاه محلي
اين دادگاهها به حل مسايل جزئي حقوقي يا جزايي کم اهميت ميپردازند و نيز محدوديتهايي در حوزه قضايي و ميزان ارزش خواسته دارند. رسيدگي در اين مرحله الزاماً علني نيست و نياز به دادخواست کتبي ندارد. گاهي دادرسان نيز در صورت لزوم به رسيدگي غير رسمي پروندههايي مانند تعيين وجه الضمان، کسب مجوز براي تحقيقات، آزادي بازداشت شدگان به قيد وثيقه و تعيين مجازاتهاي جزايي اقدام مينمايند.
- دادگاه استاني
اين دادگاهها، تقسيمات داخلي براي رسيدگي به جرايم خانوادگي، اطفال، جنايي و حقوقي دارند. ساختار و تشکيلات اين دادگاهها از استاني به استان ديگر متفاوت است. پس از انجام تحقيقات مقدماتي پليسي و بازجويي اوليه، جلسه رسيدگي به قضاوت قاضي استاني يا قاضي بخش بر اساس ميزان اهميت پرونده برگزار ميشود.
- دادگاه فدرال
مقر اين دادگاه در اتاواست و بررسي و صدور رأي در آن از دو مرحله دادرسي اوليه و استيناف تشکيل وقضات آن از سراسر کانادا انتخاب ميشوند. اين دادگاه در بخش رسيدگي به درخواستهاي مهاجرت، دعاوي مالياتي، دعاوي دريايي و هوايي و دولتي ميپردازد و در بخش استيناف نيز، به تصميمات کميسيونها و دادگاههاي خاص رسيدگي ميشود.
- دادگاه عالي
اين دادگاه مرجع عمومي استيناف از دادگاههاي مدني و جزايي کاناداست. دادگاه عالي، توسط پارلمان اداره ميشود و شامل دادگاه فدرال و استاني است. دادگاه عالي کشور، بالاترين مرجع قضايي کشور است و توسط قاضي ارشد، خانمنوربل رايت، رياست ميشود. ۹ عضو آن را فرماندارکل کانادا به پيشنهاد نخست وزير انتخاب ميکند و به جز استيناف، در مورد موضوعات مربوط به قانون اساسي نيز تصميم ميگيرند. همه قضات درسطح عالي واستينافي (استاني) توسط فرماندار، به پيشنهاد نخست وزير و وزير امور قضايي، بعد از مشورت با سازمانهاي قانوني غير دولتي منصوب ميشوند.
کانادا اقتصاد بازار آزاد دارد و نسبت به ايالات متحده بيشتر به دولت وابسته است، ولي مداخلات اقتصادي دولتي در آن کمتر از کشورهاي اروپايي است. کانادا عضو سازمان مشارکت اقتصاد و توسعه و گروه (G8) است.
اين کشور از زمانهاي دور، نسبت به کشورهاي همسايهاش در جنوب، سرانه رشد ناخالص کمتري براي محصولات داخلي خود داشته، که بدين ترتيب ثروت ناخالص ملي به صورت برابر ميان مردم توزيع شده است. با وجود اين، ميزان رشد اقتصادي اين کشور، نسبت به رشد اقتصادي اروپاي غربي بيشتر است. در دهههاي گذشته، پس از طي يک دوره اغتشاش، اقتصاد اين کشور به سرعت پيشرفت کرد و نرخ بيکاري پايين آمد.
كانادا با بيش از 7/1 ميليون دلار داد و ستد روزانه با ايالات متحده امريكا، بزرگترين شريك بازرگاني اين كشور است. كانادا، در سال 2007 داراي مازاد موازنه بازرگاني 150 بيليون دلاري با ايالات متحده بوده است. دولت اين كشور از سال 1997 به بعد، طي هفت سال متوالي موازنه مثبت در بودجه سالانه داشته است. كانادا در بين 8 كشور صنعتي و غني جهان كه به گروه هشت معروفاند، سريعترين رشد را در بازارها داشته و توان رقابتي بالايي نسبت به آنها دارد.
كانادا، در مقايسه با كشورهاي صنعتي عضو گروه هشت و يا ساير كشورهاي عضو سازمان توسعه و تجارت و همكاري اقتصادي، تسهيلات و امكانات بيشتري براي راهاندازي كسب و كار و امور بازرگاني دارد. همچنين اين كشور با بازارهاي اروپا و آسيا داراي مناسبات بسيار خوبي است.
نرخ تورم در كانادا در سال 2007 كمتر از يك درصد گزارش شده است. در حالي که نرخ تورم دو سال قبل از آن در سطح 6/1 درصد بود. تراز پرداخت كالا و خدمات كانادا در سال 1998 حدود 12 ميليارد دلار كانادا بود. رقم اخير نشان دهنده نياز كانادا به واردات خدمات است. بازارهاي مهم در كانادا، شهرهاي تورنتو، مونترال، ونكوور، كالگري و هاليفاكس اند.
توزيع مسافتهاي طولاني، جمعيت پراكنده و شرايط آب و هوا در كانادا، موجب شده كه شبكه توزيع كالا در اين كشور بسيار متمركز باشد. شناخت كانالهاي توزيع در كانادا اهميت خاصي دارد. كالا در زمان ورود به كانادا تا مرحله فروش نهايي، مراحل مختلفي را طي ميكند. عمده فروشان وارد كننده، حق العمل كاران، واسطهها، فروشگاههاي بزرگ، شركتهاي عمده فروش و خردهفروش، نمايندگان رسمي داخلي و توليدكنندگان در توزيع انواع كالا نقش دارند.
فروشگاههاي خردهفروش، دپارتمانهاي خريد و آژانسهاي نمايندگي در خارج از كشور تأسيس كرده اند تا با حذف واسطه بتوانند با قيمتهاي پايينتري خريد كنند.
امروزه نظام اقتصادي اين کشور بر پايه بازار، الگوي توليد و استانداردهاي زندگي، بسيار شبيه به اقتصاد ايالات متحده است. طبق آمارگيري اکتبر ۲۰۰۶، در حالي که نرخ بيکاري طي ۳۰ سال گذشته در پايينترين حد خود، 3/6 قرار داشت، نرخ بيکاري استاني از نرخ پايين 6/3 در استان آلبرتا تا نرخ بالاي 6/14درصد در نيوفاندلند و لابرادور متفاوت بوده است.
در قرن گذشته رشد تأثير گذار بخشهاي خدماتي، معدن، کارخانهها، باعث شد تا اقتصاد اين کشور که وابستگي زيادي به اقتصاد مناطق روستايي داشت، به اقتصاد شهري و صنعتي تغيير يابد. همانند ديگر کشورهاي توسعه يافته، اقتصاد کانادا، با صنايع خدماتي اداره ميشود، که سه چهارم کاناداييها در اين صنعت مشغول به کارند. اين کشور به صنايع پايه اهميت بسياري ميدهد و با ديگر کشورهاي توسعه يافته تفاوتهايي دارد. دو صنعت نفت خام و چوببري در اين کشور جزء مهمترين صنايع به حساب ميآيد.
کانادا، از معدود کشورهاي پيشرفته صادرکننده انرژي خالص در جهان است. اين کشور، داراي ذخاير وسيعي از گاز طبيعي در سواحل شرق و منابع بزرگ گاز و نفت در آلبرتا و نيز در همسايگي آن يعني استانهاي بريتيش کلمبيا و ساسکاچوان است.
منطقه وسيع اتاباسکا تا رسندز، منابع نفت و گاز فراواني دارد که با استخراج آن، کانادا به دومين کشور داراي ذخاير نفت و گاز در جهان بعد از عربستان سعودي تبديل شده است. در کبک، بريتيش کلمبيا، نيوفاندلند ولابرادور، انتاريو و مينتوبا، انرژي الکتريکي ارزان است و از آن جا که به ضرر محيط زيست نيست، استفاده گستردهاي از آن ميشود.
اين کشور همچنين يکي از عرضه کنندگان اصلي محصولات کشاورزي است و منطقه استپ آن از توليد کنندگان مهم گندم در دنياست. از سوي ديگر،کانادا بزرگترين توليد کننده اورانيوم، روي و بسياري از محصولات منابع طبيعي مثل طلا، نيکل، آلومينيوم و سرب است.
اگر نگوييم بيشتر شهرها ولي تعداد زيادي از مردم شهرها در بخش شمالي که کشاورزي درآن مشکل است، به علت نزديکي به منابع و معادن، از راه صنعت معدن و با استفاده از منابع چوب زندگي را ميگذرانند. کانادا همچنين بخش صنايع به نسبت بزرگي دارد که در کبک و انتاريوي جنوبي قرار گرفته و صنعت اتومبيل سازي آن اهميت خاصي دارد.
کانادا، وابستگي بالايي به بخش تجارت بينالمللي به خصوص تجارت با ايالات متحده دارد. قرارداد تجارت آزاد آمريکا ـ کانادا در سال ۱۹۸۹ و تجارت آزاد کشورهاي آمريکاي شمالي[9] که مکزيک هم عضو آن بود، باعث افزايش قابل توجهي در برقراري مناسبات اقتصادي و تجاري با ايالات متحده شد. از سال 2001، کانادا موفق شد تا از رکود اقتصادي فاصله بگيرد و از نظر کارکرد امور اقتصادي در ميان اعضاي گروه ۸ همچنان بهترين باقي بماند. از اواسط دهه۱۹۹۰، دولت فدرال مازاد بودجه سالانه خود را براي اداي قرض کشورهايي که بدهي دارند، اختصاص ميدهد.
کانادا ثروتي سرشار از منابع در اختيار دارد که اقتصاد قدرتمند آن را براي نسلهاي آتي تضمين ميکند. علاوه بر شنهاي نفتي، صاحب 10 درصد جنگلها و 20 درصد آب شيرين جهان نيز هست و قادر به مهار اين منابع بزرگ بوده و اکنون مقام سومين کشور توليدکننده الماس و اولين توليدکننده نيروي هيدروالکتريک را در سطح جهان قراردارد.
افزون بر جنبه تجاري، کانادا عضو برجسته سازمان ملل متحد است. موقعيت چند فرهنگي و دو زبانه بودن اين کشور، الگويي را براي همه اعضاي اين تشکل جهاني فراهم ميکند. علاوه بر اين، کانادا در طول 60 سال گذشته از حل و فصل معضلات جهاني، و همکاري با کشورهاي ديگر، به شدت حمايت کرده است. بهترين نمونه اين کار ارزشمند، پيشنهاد کانادا در سال1956 مبني بر حفظ صلح و امنيت در سراسر جهان توسط نيروهاي حافظ صلح است. برجسته بودن در صحنه و شهرت کانادا به شهروند خوب جهان همراه اقتصادي پايدار و تجارت قدرتمند، به افزايش سرمايهگذاري مستقيم خارجي در کانادا به 465 ميليون دلار در سال 2005 کمک کرده است. علاوه بر اين، کانادا مفتخر به پيشگام بودن در صنايع پيشرفته علمي، نظير فناوري هوافضا، قطارهاي سريع زفيرو، ارتباطات بيسيم و تحقيقات در زمينه پزشکي، داروسازي و ژنتيک است. همچنين، کانادا با داشتن تحصيل کرده ترين نيروي کار در جهان، توليد کننده مجموعهاي وسيع از محصولات ابتکاري است.
- سازمانهاي مسئول توسعه منطقهاي در كانادا عبارتاند از:
- آژانسفرصتهاي آتلانتيك كانادا.
- طرح فدرال براي توسعه انتاريوي شمالي.
- طرح توسعه اقتصادي كبك.
- طرح توسعه اقتصادي غرب كانادا.
نظام سياسي، قضايي و اقتصادي استان کبک
نظام سياسي کبک
اين نظام شامل امور سياسي، قضايي و اداري است. سازمانهاي سياسي به مجمع ملي شوراي اجرايي و سازمان شهرداريها تقسيم ميشود. ارگانهاي اداري شامل، شهرداريهاي محلي و کاتوليکهاي محلي ادارياند. نظام قضايي شامل دادگاههاي اداري، قضايي و خاص است. اين نهادها مسئول اجراي دقيق عدالت در کل کبک هستند. نظام اداري نيز مسايل مهمي مانند، سلامت عمومي، تحصيل و امنيت اجتماعي را پوشش ميدهند. اين نهادها ساختار اصلي دولت کبک را ميسازند.
در سطح فدرال، منشور «حقوق و آزاديها»، قانون «حقوق اشخاص»، «تساوي فرصتهاي شغلي»، «زبانهاي رسمي»، «يكسان بودن حقوق دريافتي افراد» و «چند فرهنگي» عامل تحكيم اين شرايط به شمار ميروند. در استانها نيز قوانين، كميسيونهاي حقوق اشخاص و برنامههاي تشويق تنوع فرهنگي، وجود دارند و در آخر اين كه دولت كانادا با امضاي كنوانسيونهاي بينالمللي نظير اعلاميه جهاني حقوق بشر و منشور بينالمللي حقوق اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي تعهد خود را نسبت به تنوع فرهنگي ثابت کرده است. با وجود اين، تضمين عدالت و تساوي فرصتها در جامعه متنوعي نظير کبک، نيازمند تدابير ديگري غير از قوانين و مقررات خاص است. بسياري از احكام دولتي و حكومتي برنامههايي را عرضه ميكنند كه جامعه را به تحرك وا ميدارند، تا به گفت وگو با يكديگر بپردازند و شهروندان همديگر را در رفع موانعي كه مانع مشاركت كامل آنها در فعاليتهاي اجتماعي ميشود، ياري رسانند.
در سال ۱۸۶۷، که انگليسيها و فرانسويها قانون اساسي و رسمي كانادا را پذيرفتند و اختيارات بسياري را به استانهاي عضو كنفدراسيون كانادا تفويض كردند. در استان كبك بيشتر مردم، فرانسه زبان بودند، بنابراين، با استفاده از اختيارات قانوني توانستند از فرهنگ خود حمايت كرده و زمينه درخشش آن را فراهم آورند. در سال ۱۹۶۹ با تصويب قانون زبانهاي رسمي تلاشهايي كه در اين زمينه آغاز شده بود، به نتيجه رسيد و نوعي توازن بين زبان انگليسي و فرانسه برقرار شد و همچنين از نقض حقوق اقليتهاي زباني به صورت رسمي جلوگيري شد. براساس اين قانون، حكومت كانادا متعهد شد، تا جايگاه حقوق و مزاياي مساوي را در تمامي نهادهاي فدرال بين دو زبان برقرار سازد و از طرف ديگر اين نهادها ملزم شدند تا زبان رسمي به انتخاب افراد باشد. به دنبال آن، منشور حقوق و آزاديها در سال ۱۹۸۲ به تصويب رسيد بر اساس آن والدين كانادايي، اعم از فرانسه يا انگليسي زبان از حق آموزش زبان خود به كودكان برخوردار شدند. به جز تدابير قانوني اتخاذ شده، حكومت كانادا به اتفاق حكومتهاي استاني و منطقهاي، گروههاي اجتماعي، انجمنهاي شغلي و سازمانهاي خيريه، را به ارايه خدمات دو زبان تشويق ميكرد. حمايتهاي دولتي سرانجام در قالب برنامههايي به اجرا در آمد كه هدف آن تسهيل شرايط آموزش عمومي با كيفيت خوب به زبان رسمي اقليتها و شانس فراگيري زبان دوم رسمي در مدارس براي تمامي دانشآموزان بود. سرانجام به لطف اين برنامهها بيش از پنج ميليون نفر از جمعيت كانادا قادر به تکلم با هر دو زباناند.
پس از جنگ دوم جهاني ملت و دولت كانادا متوجه شدند تبعيضهايي كه در كشور انجام ميشود برخلاف تلاشهايي است كه در دنيا براي از بين بردن نژاد پرستي صورت ميگيرد. از حدود دهه ۵۰ و به دنبال انتشار گزارش كميسيون ماسي ـ لوسك، تنوع قومي ـ فرهنگي بهتدريج به عنوان بخش جداييناپذير هويت متمايز كاناداييها مطرح شد. اعلاميه حقوق اشخاص كه در سال ۱۹۶۰ منتشر شد، همه سازمانهاي فدرال را از هر گونه اعمال تبعيض براساس نژاد، مليت و يا رنگ، مذهب و جنسيت افراد منع ميکرد. همچنين تغييراتي كه در سال ۱۹۶۲ در قانون مهاجرت كانادا انجام گرفته بود، دولت را مقيد ساخت تا «هر فردي كه تخصص كافي دارد و اهل هر كشوري که باشد، ميتواند فارغ از نژاد، رنگ، مليت و يا كشور مبدأ خود به عنوان مهاجر در كانادا تلقي شود.»
در نتيجه سياستهاي مهاجرت، كانادا بهتدريج محوريت كشورهاي اروپايي را كنار نهاد و ساير كشورها مانند كشورهاي جنوب اروپا، آسيا و يا مجمع الجزاير آمريكايي در اقيانوس اطلس، به عنوان كشورهاي مبدأ مهاجران درنظر گرفته شدند. در دهه ۷۰ و ۸۰ مهاجراني كه به دلايل بشردوستانه به کانادا پناهنده شده بودند، بار ديگر ريشههاي قومي فرهنگي مهاجران تازه وارد را متنوع ساخت. رويکرد سياسي کانادا در پذيرش مهاجران به عنوان پناهندگان سياسي يا اجتماعي بر پايه آزادي سياسي و احزاب و اقليتهاست. در سال ۱۹۷۱ كانادا به عنوان نخستين كشور دنيا كه سياست رسمي در قبال چند فرهنگي را پذيرفته بود شناخته شد، سياستي كه در آن برنامهها و خدمات حمايتي از انجمنهاي قومي فرهنگي و كمك به افراد براي حل و رفع مشكلاتي كه مانع از مشاركت كامل آنان در فعاليتهاي اجتماعي ميشود، پيشبيني شده بود. در سال ۱۹۸۲ قانون چند فرهنگي كانادا در قالب ماده ۲۷ منشور حقوق و آزاديهاي كانادا پذيرفته شد. در اين ماده آمده است كه: «همه محاكم قضايي كانادا بايد منشور كانادا را با هدف تشويق به حفظ و ارزش نهادن به ميراث چند فرهنگي كانادا تفسير كنند.» براساس اين ماده، كانادا به دولتي چند فرهنگي تبديل شد. همين مسأله ريشه تمامي آزاديهايي است که دولت کانادا براي شهروندان خود حفظ و اجراي آن را تضمين نموده است. مانند:
- آزادي بيان و عقيده.
- آزادي سياسي و آزاديهاي تشکيل احزاب.
- آزادي مطبوعات.
- آزادي انتخاب محل زندگي و شغل.
- بهرهمندي از تحصيلات و خدمات بهداشتي رايگان و … .
مجلس كانادا با 266 رأي موافق در برابر 16 رأي مخالف با اعطاي جايگاه «ملت» به استان كبك كانادا موافقت كرد که از چندي پيش تاكنون، جنجالهاي زيادي راجع به اين مسأله هم در دولت و هم در پارلمان اين كشور به وجود آورده بود. با اين حال، در دو نظر سنجي كه در سالهاي 1980 و 1995 انجام گرفت، ساكنان استان كبك با جدا شدن استان خود از كانادا مخالفت كردند.
تاريخچه اين استقلال طلبي را بايد در نوع نگرش ساکنان اين استان نسبت به زبان و فرهنگ خود دانست. در سال 1976 حزب کبک PQ[10] در انتخابات محلي کبک به قدرت رسيد و رنه لوسک[11] فرماندار کبک شد. در سال 1977 دولت کبک لايحهاي را تصويب کرد[12] که حاصل آن، قوانين زيادي براي گسترش زبان و فرهنگ فرانسوي در کبک به دنبال داشت. براي نمونه تمام تابلوهاي شرکتهاي تجاري و دستورالعملهاي مدارس بايد به زبان فرانسه نوشته ميشد (به عبارت ديگر استفاده از زبان انگليسي در تابلوها و امثال آن ممنوع شد). البته از آن زمان تا امروز بسياري از مواد اين لايحه تغيير کرده و تعديل شده است. براي مثال، اين روزها در کبک تابلوهاي دو زبانه جلوي فروشگاهها نصب ميشود، به اين شرط اين که اندازه نوشتههاي فرانسوي دو برابر نوشتههاي انگليسي باشد.
در دهه 80، آقاي ترودو[13] (توانمندترين نخست وزير كانادا) در ادامه سياستهاي نخست وزير پيشين آقاي پيرسن[14] و تحت فشار حرکتهاي جدايي طلبانه در کبک، لايحه زبانهاي رسمي[15] را تقديم مجلس کرد و به واسطه اين قانون دولت مرکزي کانادا دو زبانه شد. او همچنين به ژان شرتين[16] فرانسوي زبان که وزير دادگستري وقت بود، قدرت عمل اقتصادي بيشتري داد. اين دو حرکت به نفوذ فرانسه زبانها در دستگاه دولتي کانادا قدرت بخشيد. او همچنين در سال 1982 ملکه انگليس را به امضاي قانون اساسي کانادا[17] راضي کرد. اين قانون در 17 آوريل 1982 در اتاوا به امضا رسيد. به اين ترتيب نفوذ انگليس در کانادا به کمترين حد خود رسيد و در مقابل کانادا پذيرفت که همچنان عضو کشورهاي مشترک المنافع باقي بماند و ملکه انگليس را هم به عنوان ملکه کانادا بپذيرد.
تمام استانهاي کانادا به جز کبک اين قانون را پذيرفتند. با توجه به تمامي تحولات تاريخي و سياسي همچنان بسياري از شهروندان کبکي با رأي به احزاب موافق خود مختاري کبک، تلاشهايي را براي اعطاي نام ملت به اين فرهنگ غني دنبال کردند. اين تلاشها به نتيجه رسيد ولي، با اين حال مردم فرانسه زبان كبك، هنوز نسبت به مسأله استقلال حساساند.
مهاجران هم در اين مسأله نقش بسزايي دارند. بخش بسيار مهمي از مهاجراني که به اين استان ميروند و جذب منافع اقتصادي کبک ميشوند، ديگر هيچ تمايلي به حزب بلوك كبك و نظريه جدايي طلبانه آنها ندارند بلکه مخالف جدي آن نيز هستند. رأي اين مهاجران بين احزاب ديگر پخش ميشود. در نتيجه جنبش استقلالطلبي در كبك حتي به سطح سالهاي برگزاري رفراندوم هم نميرسد. اما اين فقط سطح ظاهري قضيه است و سطح عميقتر و حساستري هم دارد. پس از ناكامماندن جنبش استقلالطلبي در دو رفراندوم حياتي و حذف آن از برنامه سياسي جامعه، بازماندگان جنبش و ناسيوناليستهاي كبكي به شيوه ديگري قدرت گرفتند. حكومت كبك مستقل نشده، اما تهديد استقلال را در كانادا زنده نگه داشته و از اين شيوه به قدرتي فراي قدرت دولتهاي استاني رسيده و خود را رقيب دولت فدرال ميدانند. اين عوامل به صورت محسوسي بر قانون كانادا تاثير ميگذارد. به طور مثال 70 درصد ماليات كالاها و خدمات كانادا به اين استان ميرسد و بخش شگفتآوري از بودجه فدرال به اين استان اختصاص يافته است. ناسيوناليستهاي كبكي، ديگر نگران انتخابات و يا آرمان استقلالطلبيشان نيستند و به بسط وضع كنوني اميدوارند. اگر كبك روزي بتواند قدمهاي جدي به سوي استقلال بردارد به گفته کارشناسان سياسي خونينترين جنگ كانادا را شاهد خواهيم بود و سرخپوستان و كبكيها در ابعادي مشابه قرون قبلي با هم درگير ميشوند. اين نكته مهمي در ترسيم آينده سياسي و اجتماعي كشور کاناداست.
نظام حقوقي کبک
الف) نظام کا من لا و حقوق مدني
اين قوانين و مقررات هستند که زندگي ما را شکل داده و باعث تعادل بين حقوق فردي و اجتماعي و آزاديهاي ما ميشوند. اين قوانين به افراد اجازه ميدهند تا آزاديها و حقوق طبيعي خود را با محدود شدن توسط آزاديهاي ذاتي افراد ديگر بشناسند و زندگي جمعي را شکل دهند. اين محدوديتها ي خود خواسته در جهت سود رساندن به منافع جمعي است. قوانين نانوشته اجتماعي به توسعه جوامع کمک ميکنند. در کبک دو نوع نظام حقوقي وجود دارد که قراردادهاي اجتماعي را ميسازند، کامن لا و حقوق مدني.
اول: نظام حقوقي کامنلا برگرفته از حقوق نورمنهاي انگليسي در قرن 11 است و رويه و حقوق نانوشته دارد، نه حقوق مدون. به اين معنا که تصميمات قانوني براي موارد مشابه آتي نيز يکسان خواهد بود و حکم قانوني مدون و ثابتي وجود ندارد تا براي صدور رأي به آن مراجعه شود . البته اين قوانين با قوانين بعدي يا دستورات حکومتي قابل نقض اند.
دوم: نظام مدني، در اين نظام حقوقي قوانين نوشته شده و به صورت مدوناند و براي هر مورد خاص بر اساس نص صريح قانون حکم صادر ميشود. اين قوانين ثابت، چارچوب حقوقي ايجاد ميکنند و قاضي بر اساس شواهد موجود، با تکيه بر قانون رأي صادر مينمايد. به اين نظام رومي ژرمني نيز گفته ميشود. اين قانون بر اشخاص، اموال و روابط بين افراد حاکم است. اين نظام قانوني در فرانسه، پس از انقلاب 1789 به قانون ناپلئون مشهور شد. اين قوانين توسط نمايندگان منتخب مردم تصويب ميشوند. قراردادهاي اجتماعي از زمان تصويب با ساختن ستونهاي اصلي جامعه بر سراسر زندگي افراد به طور يکسان حکمفرما خواهد بود.
در کبک قانون مدني، جزء اساسي قراردادهاي اجتماعي است که در بيشتر موارد، هنجارهاي اجتماعي را به ما ديکته کرده و در برخي موارد پيشنهاد ميکند. در کبک هر دو نظام قانوني کامنلاي انگليسي و حقوقي فرانسوي حاکم است. اين وضعيت دوگانه منحصر به فرد، تنها در يك ايالت آمريکا يعني لوئيزيانا و يک استان در کانادا يعني کبک به چشم ميخورد که آن هم به علت تاريخ استعماري آنهاست. ريشه متفاوت قانوني با مشابهتهاي کاربردي ترکيب شده اند تا اين سيستم حقوقي را به وجود آورند.
قانون مدني توسط مجمع استاني کانادا در سال 1865 تصويب و در سال 1866 اجرايي شده و در سال 1994 به قانون مدني فعلي تبديل شد. در طول سالها، اين قانون تغييرات و اصلاحات زيادي کرده است. بنابر اين قانون از آن جا که از لحاظ ساختاري، منطقي به نظر نميآمد، نياز به تحول اساسي داشت. تغييرات در ارزشهاي اجتماعي و طرز تفکر از زمان ايجاد قانون مدني، طي قرن اخير اين تفکر را ايجاد کرد که اين قانون نياز به تفسير قضايي و مدرن سازي دارد. در سال 1955 دولت کبک تحولي را در قانون مدني ايجاد کرد. با تشکيل سازمان تجديد نظر قانون مدني، رويه و آراي قضايي بررسي شد و در نهايت به ايجاد پيشنويس قانون جديد منجر گرديد. مجمع عمومي کبک، 23 سال بعد، قانون مدني را در 1978 تصويب نمود. در دهه اخير پيش نويس قانون مدني به صورت آرام، اما کاربردي شکل گرفت و راه را براي پذيرش قانون مدني کبک در 1991 باز کرد که از سال 1994 لازم الاجرا شد.
به طور خلاصه ميتوان اهداف قانون مدني کبک را اين گونه توصيف نمود:
- قانون مدني کبک، بر اساس منشور حقوق و آزاديها و اصول اوليه حقوقي، بر افراد، اموال و روابطشان حاکم است. همه موارد در تطبيق با قانون بررسي ميشوند و استثناء را نيز قانون معين ميکند.
- قانون مدني کبک، هر فرد به صورت شخصي اهليت قانوني دارد و از حقوق مدني منتفع ميشود و بازگرداندن حقوق خود را دارد. البته هيچ احقاق حقي نبايد باعث اضرار به غير باشد و با حسن نيت منافات داشته باشد.
قانون آيين دادرسي مدني، قانون جزا، آيين دادرسي کيفري، منشور حقوق و آزاديهاي فردي و قانون کار از جمله منابع حقوقي متفاوت کبکاند که از حقوق فرانسه الهام ميگيرند. در کبک، روزنامه رسمي انتشار قوانين را بر عهده دارد.
بر اساس تعاريف قانون دادرسي مدني، مورد پرونده و صلاحيت محلي در کبک، دادگاههاي متفاوت و تخصصي بسياري فعاليت دارند:
- دادگاههاي شهرداري[18]: بيش از 86 دادگاه شهرداري در سراسر کبک هست که زير نظر رياست قاضي دادگاه به دعاوي مربوط به مسايل حقوقي، مانند ماليات شهري رسيدگي ميکند.
- دادگاه کبک[19]: 270 نفر قاضي اين دادگاهها توسط دولت انتخاب ميشوند و رسيدگي در اين دادگاه به صورت بدوي انجام ميشود. از اين احکام ميتوان درخواست استيناف نمود. اين دادگاه صلاحيت رسيدگي به جرايم جنايي، مدني و جرايم ارتکابي توسط نوجوانان و تعيين مجازات را دارد. اين دادگاهها به سه عنوان فرعي دعاوي مدني، جزايي و نوجوانان تقسيم ميشوند.
- در قسمت دعاوي مدني به دادخواستهايي که مبلغ خواسته در آنها کمتر از 000,7 دلار بوده و طرفين دعوا، افراد حقيقي يا حقوقياند و نيز دعاوي ضرر و زيانهاي ناشي از قانون کار و نقض قراردادها رسيدگي ميشود. در اين دعاوي حضور وکيل مدافع و شهود براي رسيدگي به پرونده لازم است. اين دعاوي که رسيدگيهاي کوچک مدني ناميده ميشوند قابل فرجام خواهي نيست. قسمت دعوي مدني به طور ويژه صلاحيت رسيدگي به دعاوي مربوط به ماليات فدرال و مسايل خانوادگي مربوط به حمايت همسران و فرزندان رسيدگي ميکند. همچنين اين دادگاه به قرارهاي صادره از دادگاههاي اداري کبک نيز رسيدگي مينمايد.
- قسمت دعاوي جزا، مطابق قانون آيين دادرسي کيفري و قانون جرايم و مجازاتها، به جرايمي مانند سرقت، صدمه بدني و هتک حرمت، البته بدون هيأت منصفه رسيدگي ميکند.
- قسمت نوجوانان علاوه بر رسيدگي جرايم ارتکابي توسط جوانان زير 18 سال، به اتخاذ اقدامات حمايتي براي کودکان رسيدگي کرده و در مورد فرزند خواندگي نيز رأي صادر ميکند.
- دادگاه عالي کبک[20]: 144 نفر قاضي آن توسط دولت فدرال تعيين ميشوند، که در قسمت دعاوي مدني و مرحله بدوي صلاحيت رسيدگي به دعاوي با ميزان خواسته 000,70 دلار و مسايل خانوادگي مانند طلاق، حضانت اطفال و انحصار وراثت را دارد. در قسمت جزايي رسيدگي در حضور هيأت منصفه صورت ميگيرد و از مسايلي مانند قتل و خيانت به کشور دادخواهي ميشود.
- دادگاه تجديد نظر[21]اين دادگاه بالاترين مرجع رسيدگي قضايي در کبک است. در دادگاه تجديد نظر 20 قاضي فعاليت دارند و توسط دولت فدرال تعيين ميشوند و مقر آن در مونترال است.[22] اين دادگاه در قسمت دعاوي حقوقي و جزايي به آراي صادر شده از دادگاههاي ديگر، رسيدگي ميکند.
در نظام پارلماني کبک که برگرفته از نظام بريتانياي کبير است، تفکيک قوا بين قوه مقننه و مجريه حاکم است. کبک يک مجمعي عمومي دارد که از 125 عضو تشکيل ميشود و اعضاي پارلمان را مردم انتخاب ميکنند. نقش اين مجمع تصويب قانون و ايجاد استانداردهاي اجباري طبق قانون اساسي کانادا و خود مختاري استاني است.
- پارلمان
پارلمان قانون پيشنهادي را که به صورت لايحه توسط دولت ارايه ميشود، بررسي ميکند. پارلمان قدرت نظارت بر اجراي قانون توسط دولت و نيز قدرت تصويب قانون را دارد.
- هيأت دولت
دولت از نمايندگان منتخب اعضاي مجمع عمومي که بيشترين کرسيها را دارند، انتخاب ميشوند. وظيفه دولت مديريت سياسي کبک است. در نظام پارلماني، دولت در برابر مجلس پاسخگو است. قدرت قانونگذاري بدين معناست که مجلس با تصويب لوايح دولت و نيز به صورت مستقل اقدام به قانونگذاري مينمايد و دولت نيز در بخشهاي خود با مصوباتي اعمال نظر ميکند.
- نخست وزير
نخست وزير به صورت رسمي، توسط نماينده فرماندار، از ميان کساني که بيشترين کرسيها را در مجمع عمومي دارند، انتخاب ميشود. نخست وزير، اعضاي کابينه را معين ميکند و عهدهدار اين مقام است تا زماني که اعتماد اعضاي مجمع را با خود دارد. قراردادهاي دولتي و نيز تصميمات قانوني کابينه دولت را بايد او امضا کند.
کبک، در سال 1967 دپارتماني را براي هدايت و توسعه روابط خارجي خود با ساير کشورها تأسيس نمود. امروزه نيز با اتخاذ سياست درهاي باز، کبک سهم عمدهاي در گسترش روابط بينالملل کانادا داشته است. در اين زمينه طرحهاي وزارت امورخارجه[23]، سياستهاي خارجي دولت کبک را مديريت و رهبري ميکند. بيشتر تعاملات دو جانبه کبک، با کشورهاي آمريکايي و اروپاست. البته با توجه به سياستهاي حمايت از زبان فرانسه، کبک با کشورهاي فرانسهزبان آفريقايي نيز همکاري دارد. کبک از سال 1964 بيش از 640 توافقنامه دوجانبه با کشورهاي خارجي در زمينههاي تحصيلي، انرژي، کشاورزي، حمل و نقل و ارتباطات منعقد نموده است.
علوم و تکنولوژي از عوامل تعيينکننده موقعيت اقتصادي استان است. در تکنولوژيهاي برتر مانند بيوتکنولوژي، هوانوردي، اطلاعات و صنايع دارويي، کبک نقش تعينکنندهاي در ارتقاي سطح اقتصادي جامعه داشته است. هر چند صنايع بسياري در حوزههاي متنوع صنعتي، معدني و کشاورزي در استان فعالاند، اما رونق آن به اندازه دو شهر تورنتو و کلگري نيست. همچنين متوسط حقوق در اين استان از استانهايي مانند بريتيش کلمبيا، آلبرتا و انتاريو به مراتب پايينتر است. به همين دليل برخي از متخصصين پس از تثبيت شدن در اين استان، با يافتن شغل مناسبتر در انتاريو، استانهاي غربي و حتي آمريکا، به آن مناطق نقل مکان ميکنند. اما در سالهاي اخير طبق سياستهاي دولت فدرال طرح توسعه اقتصادي استانها روند رو به رشدي را طي کرده است. بنابر طرح توسعه اقتصادي كبك در همه برنامههاي توسعه اقتصادي مناطق مختلف اين استان، عناصر و اجزاي زير به عنوان مؤلفههاي مشترك اقتصادي وجود دارند:
- سالمسازي، شفافسازي و افزايش كارآمدي بازار و عناصر آن.
- توسعه علمي ـ فني در زمينه صنايع با ارزش افزوده بالا نظير تكنولوژي اطلاعات و بيوتكنولوژي.
- ترويج و توسعه كارآفريني به عنوان راهكار اصلي استفاده تجاري از دستاوردهاي علمي و فني در افزايش رقابتپذيري بازار و نظام اقتصادي.
- در اين استان استراتژي توسعه كارآفريني ساماندهي شده و از سوي سازمان همكاري و توسعه اقتصادي به عنوان يك الگوي موفق براي ساير كشورها توصيه ميشود، اين استراتژي مبتني است بر:
- اصلاحات فرهنگي براي افزايش ارزشگذاري اجتماعي كارآفريني.
- اصلاحات ساختاري و تغيير در قوانين براي تسهيل فرايند كارآفريني.
- حمايت مالي ـ فني اطلاعاتي و مديريتي جهت تجهيز منابع براي كارآفرينان.
- بر اين اساس در طول سالهاي گذشته، تجارب حاصل از برنامههاي توسعه كارآفريني در استان کبک را ميتوان اين گونه بر شمرد:
- تأسيس و انحلال شركتها و تلاش براي بقا و رشد.
- سطح اشتغال و خود اشتغالي.
- مشاغل خانوادگي.
- مقايسه عملكردي برنامهها و سياستها با توجه به گروههاي هدف.
- ارزيابي عملكرد ساز و كارها.
همان طور که گفته شد، اين استان همواره در تلاش براي توسعه زير ساختهاي توسعه و ايجاد بسترهاي لازم براي برنامههاي توسعه كارآفريني بوده است. در اين زمينه حمايتهاي مالي شامل، اعطاي وامهاي بدون بهره به كارآفرينان جوان و به كسب و كارهاي كوچك و متوسط را در دستور کار خود قرار داده است. تسهيل دسترسي شركتهاي كوچك و متوسط به قراردادهاي دولتي در حمايت از مراكز اطلاعرساني قراردادهاي دولت كانادا و سيستم مناقصات الكترونيكي دولت، سالمسازي بازار و رقابتي كردن آن، انگيزه و آگاهسازي كارآفرينان بالقوه در زمينههاي، الگوسازي از طريق مسابقات و كارگاهها، آموزشهاي فني ـ مديريتي، حمايت اطلاعاتي و مشاوره و تأمين مالي نيز از مواردي است که از نظر دولت براي فراهمسازي زيرساختهاي توسعه کارآفريني لازم بودهاند.
الف) بخشهاي مختلف اقتصادي کبک
- کشاورزي
بيش از335.057.760 هکتار از زمينهاي استان کبک، براي کشاورزي مناسباند. .عمده محصولات کشاورزي جو و شبدر است و اين استان رتبه سوم توليد غلات و حبوبات را در کانادا داراست. صنعت توليد و فروش لبنيات به خوبي در تمام نقاط استان ديده ميشود، و تقريباً هر محلهاي کارخانه پنيرسازي و کارخانه کرهگيري دارد. کبک، توليدکننده حدود 30 درصد کره لبني و 20 درصد پنير در کاناداست. همچنين70 درصد کل توليد قند کانادا در کبک توليد ميشود. منطقه مرکزي صنعت شکر، در کبک است. عسل نيز در اين استان توليد ميشود و بازار باغباني و توتون رو به رشد است. روشهاي توليد اوليه کشاورزي به سرعت در حال ناپديد شدن و جايگزيني با شيوههاي مدرن است. به تازگي ارزش کل ثروت کشاورزي در استان کبک965.583.000 دلار تخمين زده شده است.
- شيلات و شکار
کبک رتبه چهارم صيد ماهي را در ميان استانهاي کانادا، دارد. ماهيهايي که در اين استان صيد ميشوند، خالخالي، خرچنگ، ماهي آزاد و شاه ماهي است. در رودخانههاي اين استان نيز بهترين ماهيهاي قزل آلا صيد ميشود. مرکز صيد ماهيهاي رودخانهاي، درياچه سنت جان و جزيره گسپه[24] است. کبک در عين حال يکي از بهترين مناطق شکار است. گوزن شمالي، گوزن کانادايي و خرس، هنوز هم در جنگلهاي وسيع کبک، فراوان ديده ميشوند، بهويژه در مناطق شمالي که داراي ذخاير فراواني از حيوانات خزدار هستند، منبع اقتصادي خوبي در تجارت خز براي ساکنان فراهم شده است.
- صنعت جنگلداري
دامنه جنگلها در استان کبک، تقريباً 165 ميليون هکتار است. بيشتر جنگلهاي خصوصي در منطقه سنت لورنس هستند. ديگر زمينهاي جنگلي را دولت در دست دارد، که يا در اختيار راه آهن قرار گرفته يا به مهاجران فروخته شده است. در حوزه توليد چوب براي مصارف خمير کاغذ، کبک رتبه اول را کسب کرده است. در کبک، هم زمان با توليد چوب از جنگلها، تلاشهاي بسياري براي محافظت از جنگل با ايجاد نظامهاي پيشگيري از آتشسوزي صورت گرفته است. فرهنگ استفاده بهينه از کاغذ و محصولات جنگلي از مهدکودک به کودکان آموزش داده ميشود و سيستم بازيافت کاغذ از صنايع اولويتدار است.
- معادن
کبک، رتبه پنجم توليد فلزات معدني مانند ميکا و مگنزيت را دارد. اين استان همچنين توليد کننده مصالح ساختماني مانند گرانيت، سنگ آهک و سنگ مرمر است. فلزات گرانبها، طلا و مس در اين استان از معادن استحصال ميشود. در ميان مواد معدني غير فلزي، کبک داراي مقام اول در توليد پنبهنسوز است.
- صنايع توليدي
در سالهاي اخير علوم و تکنولوژي به کمک صنعت آمده و کبک با داشتن آب فراوان، نيروي انساني تحصيل کرده و منابع اقتصادي قوي، به يکي از قطبهاي صنعتي کانادا تبديل شده است. اين محصولات شامل: کاغذ، فلزات استخراجي از معادن، غلات، لبنيات، منسوجات، توتون، تنباکو و منسوجات چرم است. توليدات دارويي با بيشترين تعداد لابراتوارهاي توليد داروهاي گياهي در لاوال نيز به شهرت جهاني دست يافته است.
با توجه به موقعيت جغرافيايي، کبک منابع نيروي آبي قابل توجهي دارد. رودخانه سنت لورنس، ريشليو و موريس از عمده رودخانهي توليد انرژي هستند. حدود 50 درصد نصب توربين کانادا، در کبک انجام شده است و چهار شبکه اصلي سد، با توربينهاي پر قدرت، انرژي برق توليد ميکنند.
اين نظام به گونهاي است که يک ماليات توسط دولت کانادا محاسبه ميشود، علاوه بر آن، مالياتهاي جداگانهاي هم توسط دولت کبک اخذ ميگردد. اما، مالياتي که دولت کبک ميگيرد، خدمات بيشتري هم نسبت به دولت مرکزي به ساکنان کبک عرضه ميکند.يکي از مهمترين آنها نظام درماني و بهداشتي است و هزينههاي بسياري که افراد بازنشسته و افراد ناتوان جسمي دارند. ماليات استاني در استان کبک و جزيره پرنس ادوارد بر اساس مبلغ کل جنس و ماليات کالاها و خدمات است. اما در ساير استانهاي کانادا بر اساس قيمت قبل از اعمال ميزان ماليات بر کالا و خدمات محاسبه ميشود. اين دو عنوان ماليات هنگام خريد اجناس و عرضه خدمات به صورت جداگانه در صورت حساب منعکس ميشود.
- ماليات بر فروش
تقريباً تمام کالاها و خدمات مشمول ماليات بر مصرف، بر اساس قوانين دولت فدرال و کبکاند. که اولي GST برابر 7 درصد و دومي QSP معادل 5/7 درصد است.
- ماليات بر درآمد
اين ماليات از همه شهروندان کانادايي توسط دولت فدرال و دولت استاني به عنوان ماليات بر درآمد کسر ميشود.
با توجه به عضويت کانادا در سازمان تجارت جهاني و نفتا، کبک توانسته است جايگاه اقتصادي خود را به عنوان يک توليد کننده بزرگ تثبيت و با ارتباطات بينالمللي ميزان تعامل اقتصادي خود را با ديگر کشورها افزايش دهد.
- صادرات
در سال 2008 کل صادرات کبک 3/157بيليون دلار کانادا بوده است. ميزان صادرات بينالمللي 4/60 درصد و صادرات بين استاني 6/39 درصد بوده و در اين ميان صادرات کالا، سهم 7/75 درصدي را به خود اختصاص داده اند، اين در حالي است که صادرات خدمات 3/24 درصد بوده است.
جدول شماره 9 شرکاي تجاري کبک در صادرات
ايالات متحده آمريکا | 7/74 درصد | 52.2 بيليون دلار |
اروپا | 1/14 درصد | 9.9 بيليون دلار |
آسيا | 7/4 درصد | 3.3 بيليون دلار |
خاورميانه | 2/2 درصد | 1.5 بيليون دلار |
آمريکاي مرکزي | 8/1 درصد | 1.3 بيليون دلار |
آمريکاي جنوبي | 2/1 درصد | 0.9 بيليون دلار |
آفريقا | 7/0 درصد | 0.5 بيليون دلار |
اقيانوسيه | 7/0 درصد | 0.5 بيليون دلار |
- واردات
در سال 2008 کبک، حدود 178 بيليون دلار کالا و خدمات وارد کرد و نيز ميزان واردات بينالملل 9/62 درصد و واردات از ساير استانهاي کانادا 1/37 درصد بوده است. در اين ميان واردات کالا 5/75 درصد و خدمات 5/24درصد بوده است.
جدول شماره 10 شرکاي تجاري کبک در واردات
ايالات متحده آمريکا | 33 درصد | 26.6 بيليون دلار |
اروپا | 28.1 درصد | 22.7 بيليون دلار |
آسيا | 17.2 درصد | 13.9 بيليون دلار |
آفريقا | 8.8 درصد | 7.1 بيليون دلار |
آمريکاي جنوبي | 5.9 درصد | 4.7 بيليون دلار |
آمريکاي مرکزي | 4.1 درصد | 3.3 بيليون دلار |
خاورميانه | 0.8 درصد | 0.7 بيليون دلار |
منابع فصل چهارم:
- http://canada.gc.ca
- http://canada.gc.ca/aboutgov-ausujetgouv/structure-eng.html
- http://en.wikipedia.org/wiki/Canadian_Charter_of_Rights_and_ Freedoms
- http://en.wikipedia.org/wiki/Economy_of_Quebec
- http://en.wikipedia.org/wiki/Government_of_Canada
- http://en.wikipedia.org/wiki/Government_of_Quebec
- http://en.wikipedia.org/wiki/National_Assembly_of_Quebec
- http://en.wikipedia.org/wiki/Politics_of_Canada
- http://en.wikipedia.org/wiki/Quebec_Charter_of_Human_Rights_and_Freedoms
- http://english.republiquelibre.org
- http://www.assnat.qc.ca/eng
- http://www.gouv.qc.ca/portail/quebec/pgs
- http://www.justice.gc.ca/eng/dept-min/pub/just
- http://www.justice.gouv.qc.ca/english/publications/generale/systeme-a.htm
- http://www.mapaq.gouv.qc.ca
- http://www.mrnf.gouv.qc.ca/english/mines/index.jsp
- http://www.parl.gc.ca
- http://www.revenu.gouv.qc.ca/eng/entreprise/taxes/tvq_tps/info.asp
- http://www.taxes.ca/info/info-qc.php
- http://www.tribunaux.qc.ca/mjq_en
شرکت مهاجران کنکاش
www.Cankash.com
An Immigration Consulting Firm.
آموزش، پايه و بنياد فرهنگ و تمدن است. کشورهايي که آمار بيسوادي در آن بالاست، در اصل با مشکلات اقتصادي و بينالمللي نيز دست به گريبان هستند. نظامهاي آموزشي نو، علاوه بر تعليم علوم و تکنولوژيهاي روز، به آموزش مهارتهاي زندگي فردي و اجتماعي نيز ميپردازند. در ردهبندي نظامهاي آموزشي جهان، کانادا همواره به عنوان کشوري پيشرو و نوآور مطرح بوده است. در اين فصل، مختصري از خصوصيات اين نظام را بررسي خواهيم نمود.
از مهمترين دلايل تحصيل در کانادا ميتوان به اين موارد اشاره کرد:
- دانشگاههاي کانادا در سطح بينالمللي شناخته شده هستند، و به طور ميانگين درهر سال بيش از 125.000 مدرک کارشناسي، 23.000 مدرک کارشناسي ارشد و 4.000 مدرک دکترا اعطا ميکنند.
- نظام آموزشي کانادا، 18 برنده جايزه نوبل را معرفي کرده است.
- زنان در دانشگاهها حضور گستردهاي دارند و بيش از نيمي از تمام مدارک اعطا شده به زنان تعلق ميگيرد.
- در فهرست 100 دانشگاه برتر جهان که در آگوست 2006 مجله نيوزويک منتشر شد، نام سه دانشگاه کانادا در بين 50 دانشگاه برتر به چشم ميخورد، دانشگاه بريتيشکلمبيا، دانشگاه مکگيل مونترال و دانشگاه پليتکنيک مونترال.
گفتار اول:
ساختار نظام آموزشي کانادا
اين گفتار به مباحث کلي آموزشي در کانادا به عنوان نظام اصلي آموزش با سياستهاي کلي ميپردازد.
ساختار سازماني و سياست آموزشي کانادا
الف) ساختار سازماني نظام آموزشي کانادا
نظام آموزشي و ساختار آن در استانها و قلمروهاي كانادا به كلي با يكديگر متفاوتاند. اما به طور كلي ميتوان گفت نظامهاي آموزشي اين كشور از دوره پيش دبستاني در مدت زماني1 تا 2 سال، مقطع آموزش ابتدايي در مدت زمان 5 تا 8 سال و مقطع آموزش متوسطه، تا پايان پايه 12تحصيلي، تشکيل شده است.
از آن جا كه وظيفه رسيدگي و نظارت برحوزه آموزش در كشور كانادا به طور كامل در حوزه اختيارات استانهاي كشور است، از اين رو، هيچ گونه نظام آموزشي فدرالي در اين كشور وجود ندارد. به عبارت ديگر، نوعي تعهد ملي نسبت به حوزه آموزش در اين كشور ديده ميشود و آموزش پايه براي همه شهروندان كانادايي آزاد و رايگان است. البته، در اين ميان هر استان با وجود تشابه در بيشتر زمينهها با ساير استانها، علايق منطقهاي خاص خود را نيز دنبال مينمايند. درحوزه آموزش عالي، مؤسسات به دو دسته كالجهاي استاني و دانشگاهها، تقسيم ميگردند. آموزش عالي در كشور كانادا از طريق مؤسسات آموزش عالي تحت عناوين ذيل به دانشجويان ارايه ميشود:
- دانشگاههاي استاني.
- دانشكدههاي استاني.
- كالجهاي استاني.
- كالجهاي كاربردي.
- مؤسسات غيررسمي فني و حرفهاي.
از آن جا كه اعتبار بيشتر دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كشور كانادا به صورت گسترده از محل بودجه ملي تأمين ميشود، دانشجويان خارجي قادرند با پرداخت شهريه کم از دورههاي آموزش عالي پيشرفته استفاده کنند. در دانشگاهها حيطه وسيعي از دورههاي آموزشي و مدارك علمي متنوع از جمله كارشناسي، كارشناسي ارشد، دكتراي حرفهاي و گواهينامه فني و حرفهاي داده ميشود.
الف) مقاطع آموزشي پيش دبستاني و ابتدايي و متوسطه در کانادا
- مقطع پيش دبستاني
بيشتر استانهاي كانادا، برنامههاي آموزشي در مقطع آموزشي پيشدبستاني به مدت 1 سال، براي كودكان 5 ساله برگزار ميکنند. گفتني است كه رسيدگي و نظارت بر امور آموزشي مقطع آموزشي فوق بر عهده مقامات آموزشي محلي است.
- مقطع ابتدايي
مقطع آموزش ابتدايي در كشور كانادا به مدت 5 تا 8 سال است. سن شروع اين دوره در نظام آموزشي استانهاي كشور متفاوت است؛ اما دستکم، 6 سالگي است. گفتني است كه گذراندن مقطع آموزش ابتدايي براي همه شهروندان كانادايي اجباري و رايگان است. مدت زمان ارايه دروس آموزشي در مقطع آموزش ابتدايي 27 ساعت در هفته است.
- مقطع متوسطه
تا پايان مقطع آموزش متوسطه، همه شهروندان كانادايي و افراد غيربومي مستقر در كشور از آموزش آزاد بهرهمندند و هيچ هزينهاي پرداخت نميکنند. اين دوره آموزشي به طور معمول تا 18سالگي به طول ميانجامد. در مقطع آموزش متوسطه، رشتههاي تحصيلي متنوعي مانند رشتههاي مختلف فني وحرفهاي و تئوريك به دانشآموزان، آموزش داده ميشود. سن شروع و پايان مقطع آموزش متوسطه در كشور به دنبال مدت زمان مقطع آموزش ابتدايي؛ متفاوت است؛ اما عموماً دوره آموزشي مذكور تا پايان پايه 12 است. مدرك تحصيلي ديپلم پس از اتمام مقاطع آموزشي ابتدايي و متوسطه و پس از بررسيهاي 1 تا 2 ساله به دانشآموزان داده ميشود. گواهينامه پايان دوره متوسطه به دانشآموزاني كه واحدهاي اجباري و اختياري تحصيلي خود را با موفقيت طي ميکنند، اعطا ميگردد.
ب) برنامههاي آموزشي
برنامههاي آموزشي در نظام آموزشي كانادا، معمولاً در مقاطع پايينتر آموزشي شامل دروس اجباري است و در مقاطع بالاتر بهتدريج تعداد دروس اجباري محدودتر و برتعداد دروس انتخابي افزوده ميگردد. از جمله دروس اصلي و اجباري كه در نظامهاي آموزشي استانهاي كشور بسيار متغير است، ميتوان به زبان، رياضيات، هنر، علوم اجتماعي، تربيت بدني، علوم ديني و اخلاق اشاره کرد. در برخي از استانهاي كشور نيز دروس ديگر از جمله دروس آموزشي زبان دوم، اقتصاد، بهداشت، مهارتهاي فردي و اجتماعي، آشنايي با تكنولوژي و كامپيوتر از زمره دروس اجباري اند. اگر چه هر يك از استانهاي كشور كانادا به تدوين و تعيين برنامههاي آموزشي خود مبادرت مينمايند، اما اصول برنامهريزي آموزشي تقريباً يکسان است.
ج) نحوه ارتقاي دانشآموزان به مقاطع بالاتر آموزشي
ارتقاي دانشآموزان به مقاطع بالاتر آموزشي تا پايان مقطع آموزش ابتدايي به طور خودكار، انجام ميشود. از اين رو در نظام آموزش ابتدايي كانادا، جهت حصول اطمينان از روند يادگيري دانشآموزان، از راهكارهاي آموزشي، مانند، برگزاري كلاسهاي آموزشي كمكي و تقويتي و يا آموزشهاي انفرادي و خصوصي براي دانشآموزان ضعيف، به جاي اعمال شيوه مردودي استفاده ميگردد.
د) آموزش عالي
گزينش دانشآموزان جهت ادامه تحصيل در مراكز آموزش عالي داشتن گواهينامه آموزش متوسطه و تناسب محل سكونت دانشآموزان با مراكز آموزش عالي الزامي است. گفتني است كه آموزش دانشگاهي در دانشگاههاي دولتي و مؤسسات غيررسمي آموزش عالي براي علاقهمندان فراهم است. در استانهاي مختلف كشور كانادا، دانشآموزان پس از تكميل مقطع آموزشي متوسطه كه معمولاً 11 سال به طول ميانجامد، جهت ورود به دانشگاه، بايد از گواهينامه پايان دوره آموزشي مقطع متوسطه داشته باشند. اين گواهينامه به دانشآموزان امكان ميدهد تا به طور هم زمان با تحصيل در دانشگاه در بازار كار نيز فعاليت داشته باشند.
كالجهايي مانند فني و حرفهاي، كالجهاي استاني و مؤسسات پليتكنيك نيز رشتههاي آموزشي در زمينههاي علوم تجاري، هنرهاي كاربردي، علوم فني حرفهاي و علوم پزشكي آموزش ميدهند. دوره آموزشي اين مؤسسات از 6 ماه تا 3 سال است. به طور كلي، كالجها فقط گواهينامه پايان دوره به دانشجويان ميدهند و حق اعطاي مدارك دانشگاهي را ندارند.
گفتني است كه كالج استاني بريتيشكلمبيا در اين ميان استثناء است. در اين كالج، دوره آموزشي کارداني به دانشجويان تدريس ميشود. از اين رو، دانشجويان فرصت حضور در بازاركار را داشته و به طور هم زمان به ادامه تحصيلات ميپردازند. در بيشتر استانهاي كشور عبور از يك مقطع آموزشي به مقطع آموزشي بالاتر به صورت خودكار انجام نميشود، زيرا در اين استانها، دانشآموزان بايد جهت پذيرش در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي ثبت نام نموده و قبل از دريافت مجوز جهت تكميل دورههاي آموزشي دانشگاهي،گواهينامه تحصيلي آنان در دورههاي پيشين تحصيلي ارزيابي شود. اغلب دانشگاههاي كشور، بهويژه مراكز آموزش عالي كه در استانهاي بزرگتر واقعاند، دورههاي آموزش تكميلي دارند. برخي ديگر از مؤسسات آموزش عالي اقدام به برگزاري دورههاي آموزشي دانشگاهي به صورت مكاتبهاي و آموزش از راه دور ميکنند.
دورههاي آموزشي مانند كارشناسي ارشد و دكتري در همه دانشگاههاي كشور تدريس نميشود، گفتني است كه دانشگاهها علاوه بر اعطاي مدارك دانشگاهي به برخي از رشتههاي تحصيلي از جمله رشتههاي تحصيلي فني و حرفهاي، گواهينامه پايان دوره ميدهند.
دورههاي آموزش عالي عبارتاند از:
- مقطع كارشناسي
مدرك تحصيلي كارشناسي پس از پايان يک دوره 4 ساله، در دانشگاه به دانشجويان اعطا شده و گفتني است كه درجه علمي كارشناسي پس از بررسيهاي 2 ساله به دانشجويان داده ميشود.
- مقطع كارشناسي ارشد
از جمله پيش شرطهاي اساسي حضور در مقطع آموزشي كارشناسي ارشد در مراكز علمي كانادا، دارا بودن دانشنامه كارشناسي با كسب حداقل60 درصد نمرات و يا نمره B، توصيه نامه دانشگاه محل تحصيل و داشتن مدارك تافل است. گفتني است كه اين دوره تحصيلي در اغلب دانشگاهها 2 سال به طول انجاميده و تركيبي از دروس عملي و نظري است. تنها مورد استثناء پيش شرطهاي اساسي ورود به مقطع آموزشي كارشناسي ارشد مديريت بازرگاني است، كه از آن جمله ميتوان به داشتن 2 تا 3 سال تجربه كاري، کسب نمره عمومي 580-600، نمره تافل 560-600 و دانشنامه كارشناسي اشاره نمود. اين دوره آموزشي نيز همانند ساير دورههاي آموزشي2 سال به طول ميانجامد.
- مقطع دكتري
گذراندن اين مقطع آموزشي در دانشگاهها به طور معمول 4 تا 7 سال طول ميکشد. در اين دوره دانشجويان هم زمان به سه كار عملي، علمي و ارايه يك اثر بديع تحقيقاتي مشغولاند. از جمله پيش شرطهاي ورود به اين مقطع آموزشي، دارا بودن دانشنامه كارشناسي ارشد است. برخي از دانشگاهها اين دوره را به صورت پيوسته نيز برگزار مينمايند. از جمله ديگر پيش شرطهاي اين دوره ميتوان به عرضه يك اثر تحقيقاتي با حداقل نمره B، توصيه نامه دانشگاهي و مدرك تافل اشاره نمود .
- مقطع فوق دكتري
اين مقطع آموزشي كاملاً تخصصي و تحقيقاتي است و به طور معمول تعداد کمي موفق به دريافت اين مدرك ميشوند.
هـ) تعيين اعتبار دانشگاهها و مراکز آموزش عالي
روش تعيين اعتبار مراکز آموزش عالي کانادا، مشابه سيستم اجرايي ايالات متحده آمريکاست. در اواخر قرن 19 ايالات متحده آمريکا، رشد فزاينده مؤسسات آموزشي و کمبود امکانات اوليه منجر به شناسايي استانداردهاي متمرکز و اعمال بازدهي مناسب در حوزه آموزش عالي کشور شد. با وجود عدم تمايل مؤسسات به تبعيت از چنين شرايطي، مداخلات حکومتي غيرقابل اجتناب بود. از اين رو، اغلب مؤسسات کشور گامهايي در جهت توسعه فرايند ارزيابي کيفي برداشتند. اولين فرايند، اعتبار بخشي است. اعتبار بخشي مؤسسات آموزش عالي از طريق پيگيري مسايل و موضوعات توسط تيم ارزياب و بازديدکننده و اجراي گفتگوي نهايي از سوي هيأتهايي با استفاده از استانداردهاي موجود انجام ميگيرد. دومين فرايند، بررسي منظم طرحهاي آموزشي است. گفتني است که اين روش توسط دانشگاههاي کانادا، به منظور ارزيابي کيفي برنامههاي آموزشي در تصميمگيريهاي نهايي و تهيه راهنماي منابع و اطلاعات آموزشي، در مؤسسات و مراکز آموزشي استفاده ميشود.
و) پذيرش تحصيلي
همان طور که در قبل گفته شد بر اساس نظام تحصيلي در کانادا، پذيرش تحصيلي را ميتوان به دو نوع دستهبندي کرد:
آن دسته از متقاضيان تحصيلات تکميلي (کارشناسي ارشد و دکترا) که نمره امتحان زبان، در حد خوب و معدل دوره کارشناسي قابل قبول از نظر دانشگاه مقصد دارند، ميتوانند به طور مستقيم با دانشگاهها تماس گرفته و شخصاً براي پذيرش اقدام و پس از مکاتبه و اطلاع از شرايط و مدارک لازم، فرمها را تکميل و مدارک را براي دانشگاه ارسال نمايند. مدارک خواسته شده ميتواند شامل مدارک شخصي مانند ترجمه شناسنامه، پاسپورت و نيز مدارک تحصيلي و ريز نمرات دانشگاهي و مدارکي مانند ديپلم المپيادهاي بينالمللي و يا ثبت تحقيقات خاص باشد. هر ساله در زمان خاصي دانشگاهها اين درخواستها را بررسي کرده و شايستهترين افراد را پذيرش ميکنند.
مرحله بعدي تقاضاي ويزاي تحصيلي است که بايد از طريق سفارت کانادا با ارايه مدارک کامل اقدام شود. از نوامبر سال ۲۰۰۵ تا کنون سفارت کانادا در ايران با رد تقاضاي تعداد زيادي از متقاضيان گرفتن ويزاي تحصيلي کانادا که در مقاطع پايينتر از کارشناسي اقدام کرده اند، عملاً راه ورود به کانادا از طريق تحصيلي را مسدود کرد.
در سال 1608 اولين مدرسه در استان کبک تأسيس شد و آموزش همگاني طي سالهاي 1840 تا 1850 در اين استان توسعه پيدا کرد.
نظام آموزشي کبک
با توجه به آن چه گفته شد، نظام آموزشي هر استان با هم تفاوتهايي دارد، در اين گفتار به نظام آموزشي خاص کبک ميپردازيم.
الف) نظام آموزشي پيش دانشگاهي
از سن 5 سالگي با ورود به مهد کودک تحصيلات آموزش ابتدايي شروع ميشود. مقطع آموزش ابتدايي 6 سال طول ميکشد و از سن 6 سالگي است. دومين مقطع آموزشي در استان كبك مقطع آموزش متوسطه است كه 5 سال به طول ميانجامد. گفتني است كه در پايان دوره آموزش پيش دانشگاهي گواهينامه ديپلم متوسطه[27] ارايه ميگردد.
از سال 2006 زبان انگليسي، در تعدادي از مدارس به عنوان زبان دوم، تدريس ميشود.
- نظام ارزشيابي تحصيلي مقطع آموزش پايه
نظام ارزشيابي تحصيلي مقطع آموزش پايه در استان كبك با معيار درصدي و از 0-100 به شرح زير است:
الف) بالاترين نمره: 100.
ب) متوسط:60.
ج) ضعيف: 0-59.
- مدارس مذهبي
قبل از جنگ دوم جهاني مدارس در کبک به دو دسته کاتوليک رومي و پروتستان تقسيم ميشد و تلاشهايي براي ايجاد مدرسه يهودي نيز صورت گرفت اما به ثمر نرسيد. مدارس کاتوليک، پس از سال 2000 تدريس بر پايه اخلاقيات مذهبي کاتوليک را ادامه دادند و دولت که بر اساس قانون مصوب 1997 به اقليتهاي ديگر نيز اجازه تأسيس مدارس ديني داده بود، از سال 2000 اين تصميم را ملغي نمود. پس از چالشهاي بسيار در سال 2005 بر اساس منشور حقوق و آزاديهاي کبک، مذاهب و اقليتها ميتوانند فعاليتهاي آموزشي بر پايه مذهب و فرهنگ خود را در قالب برنامههاي فوقالعاده حتي در مدارس خصوصي انجام دهند.
- مدارس خصوصي
اگر چه بيشتر دانشآموزان در مدارس دولتي تحصيل ميکنند اما در ميان کاناداييها، مردم کبک تمايل خاصي براي ثبت نام فرزندانشان در مدارس خصوصي دارند. دولت نيز به مدارسي که استانداردهاي آموزشي خوبي داشته باشند، کمک هزينه پرداخت ميکند. بالاترين تعداد مدارس خصوصي مربوط به مقطع متوسطه است و بيشتر به مذهب يا فرهنگ خاصي تعلق دارند. 17درصد از جمعيت دانشآموزان مقطع متوسطه در مدارس خصوصي تحصيل ميکنند و اين ميزان در شهري مانند مونترال به 30 درصد ميرسد، اين در حالي است که از سال 2004 تحصيل در مدارس خصوصي، روند رو به رشدي داشته است. اين مدارس، دانشآموزان خود را بر اساس معدل دوره ابتدايي و آزمون ورودي انتخاب ميکنند. اغلب معلمان مدارس خصوصي جزو اتحاديه معلمان کبک نيستند و بودجه اين مدارس از منابع دولتي تأمين نميشود و دانشآموزان بايد شهريه بپردازند. در حالي که مدارس دولتي از بودجه استاني تأمين اعتبار ميشوند و معلمان آنها نيز بايد عضو اتحاديه معلمان کبک باشند.
- مدرسه ايراني
شهر مونترال مدرسه ايراني براي ايرانيان دارد که در آن تمامي دروس داخلي تدريس ميشود و ساعات و روزهاي تدريس به جز در موارد خاص، مشابه ايران است. بنابراين، از لحاظ مدرسه مشکلي وجود ندارد، اما وجود مهدكودك در مونترال يك مشكل جدي است كه گاهي براي ثبت نام در مهدكودك بايد دو سال در ليست انتظار بود. همچنين مبالغي كه بايد به مهدكودكها پرداخت نمود روزانه از 7 تا 20 دلار متغير است.
بودجه دولت کانادا براي آموزش دانشگاهي به حدي سخاوتمندانه تنظيم ميشود و گنجايش دارد که فرصت آموزش عالي را براي همه آنها که کانادا را وطن ميدانند، ضمانت ميکند. دانشگاههاي کانادا که در سطح بينالمللي شناخته شده هستند، تقريباً يک دهم شهريه دانشگاههاي هم رديف خود در ايالات متحده آمريکا را، دريافت ميکنند. گفتني است نيمي از جمعيت بالاي 15 سال در کانادا مدرک کالج يا مدرک دانشگاهي دارند. حتي براي دانشجوي خارجي، تحصيل در دانشگاههاي کانادا مقرون به صرفه است به اين دليل که نسبت به دانشگاههاي انگلستان، استراليا، نيوزلند و ايالات متحده آمريکا شهريههاي پايينتري پرداخت ميکند.
کانادا، در ميان پيشگامان جهان، در پرداخت سرانه هزينههاي آموزش عمومي قرار دارد، زيرا کيفيت آموزش موجب پديد آوردن فرصتهاي اشتغال، ثروت بيشتر و آينده بهتر ميشود. در کانادا، سطح بالاي آموزش به استاندارد مطلوب زندگي در اين کشور و همچنين به فراهم ساختن امکان دستيابي به موفقيت براي دانشجويان مهاجر، کمک زيادي نموده است.
1) ساختار نظام آموزش عالي
همان طور که گفته شد، رسيدگي و نظارت بر امور آموزش عالي در حيطه اختيارات قانوني استانها و قلمروهاي كشور كاناداست. در استان كبك نيز، دانشگاهها و كالجهاي استاني مسئوليت اداره و نظارت بر امور آموزش عالي را بر عهده دارند. قريب به 71 درصد بودجه دانشگاههاي استان كبك، را دولت محلي تأمين ميکند. با وجودي كه دولت كبك بخش عمدهاي از بودجه مؤسسات آموزش عالي را تأمين مينمايد، اما اين مؤسسات از لحاظ مديريت منابع و برنامه ريزي تحصيلي كاملاً مستقل عمل ميکنند. كالجهاي اين استان با آموزشهاي فني و عمومي به دانشجويان امكان آموزشهاي آكادميك و عملي را براي دانشآموزان استاني فراهم ميآورند. گفتني است چنانچه دانشآموزان اين قبيل كالجها متقاضي شركت در دورههاي آموزش عالي باشند، ملزم به گذراندن دوره آموزش پيش دانشگاهي هستند. گواهينامههاي دورههاي آموزشي مؤسسات آموزش عالي استان كبك، را وزير آموزش تأييد و اعطا ميکند.
مراکز آموزش عالي کبک به 2 گروه دانشگاه و کالج تقسيم ميشود. به جز دانشگاه کبک که در پي تصويب لايحهاي در پارلمان استاني تأسيس شد، ساير مراکز اساسنامه مستقل دارند. به رغم بهرهمندي از حمايت مالي دولت محلي، مراکز ياد شده اختيار کامل در امور آکادميک (شامل پذيرش، برنامه تحصيلي، ارزيابي، مديريت، امور پرسنلي و…) دارند. دورهها به 2 گروه تقسيم ميشوند؛ دورههاي 2 ساله در مقطع پيش دانشگاهي (جهت راهيابي به دانشگاه) و دورههاي 3 ساله فني و حرفهاي (جهت راهيابي به بازار اشتغال). هم اکنون، 48 مؤسسه آموزش عالي (43 مورد فرانسه زبان و 5 مورد انگليسي زبان) در شهرهاي کوچک و بزرگ اين استان در اجراي اين برنامهها سهيماند. همچنين به غير از مراکز ياد شده، 28 مرکز خصوصي يارانهاي (وابسته به وزارت آموزش و پرورش) در اين استان مشغول فعاليتاند (22 مورد فرانسه زبان و 6 مورد انگليسي زبان). از ميان مراکز وابسته به وزارت آموزش و پرورش ميتوان به مدارس عالي موسيقي، انستيتوهاي کشاورزي، جهانگردي و … اشاره داشت. دورههاي برگزار شده در اين مراکز مورد تأييد وزارتخانه است.
2) اقسام مؤسسات آموزش عالي
از جمله مهمترين مراكز آموزش عالي استان كبك ميتوان به موارد ذيل اشاره نمود:
- دانشگاه استاني.
- كالجهاي استاني.
- كالجهاي خصوصي.
- كالج هنرهاي كاربردي و فني و حرفهاي.
3) ساختار اداري نظام آموزش عالي
از جمله مهمترين نهادهاي نظام آموزش عالي كبك ميتوان به نهادهاي ذيل اشاره نمود:
- دپارتمان آموزش كه مسئوليت هدايت، توسعه، تشويق و ترغيب جوانان در گرايش به ادامه تحصيل در مقاطع آموزشي پيش دانشگاهي و دانشگاهي را بر عهده دارد.
- شوراي عالي آموزش كه ارايه دهنده خدمات مشاورهاي به وزير آموزش در خصوص بررسي جامع وضعيت نظام آموزش استان كبك و نيازمنديهاي آموزشي اين استان است.
- انجمن مسئولان دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كه نماينده دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي كبك در ساير نهادهاي دولتي و ملي است.
- شوراي علوم و فناوري، كه مسئوليت ارايه خدمات مشاوره به وزير آموزش در حوزه تحولات فني و علمي استاني را بر عهده دارد.
سال تحصيلي در استان كبك از ماه سپتامبر آغاز و تا ماه مي ادامه دارد. زبان آموزشي مراكز علمي كبك فرانسه است. گفتني است كه كبك طولانيترين تعطيلات آموزشي را در ميان كل استانهاي كشور كانادا دارد.
4) آموزش عالي فني و حرفهاي
آموزش در كالج، در استان كبك، شامل دوره 2 ساله آموزش عمومي و دوره 3 ساله آموزش فني وحرفهاي است. در پايان دورههاي تحصيلي فوق، به پيشنهاد كالج مربوط و تأييد وزيرآموزش و پرورش به دانشجويان موفق، ديپلم و يا گواهينامه پايان دوره اعطا ميگردد.
5) مقاطع آموزش عالي
- مرحله اول (مطالعات دانشكدهاي ـ آموزش عمومي): جهت ورود به دانشگاهها و مراكز آموزش عالي در استان كبك گذراندن دوره 2 ساله آموزش پيش دانشگاهي الزامي است.
- مرحله دوم (مطالعات دانشگاهي ـ آموزش كارشناسي): در كبك، مقطع آموزش كارشناسي 3 سال طول ميکشد. اين در حالي است كه دانشگاههاي استاني دورههاي فشرده و كوتاه مدت (1-2 ساله) آموزش كارداني نيز برگزار مينمايند. مدرک کارشناسي دو نوع است؛ عمومي و تخصصي. در دانشگاهها، دورههاي مقطعي و فشرده (با مدرک رسمي) نيز برگزار ميشود.
- مرحله سوم (مطالعات دانشگاهي ـ سطح كارشناسي ارشد): مقطع آموزشي كارشناسي ارشد، در استان كبك معمولاً يک تا دو سال طول ميکشد. اخذ مدرک ياد شده منوط به قبولي در آزمون نهايي و دفاع موفق از پايان نامه است. دانشگاهها، همچنين دورههاي کوتاه مدت (1 ساله) با مدرک ديپلم تخصصي کارشناسي ارشد دارند. فارغالتحصيلان اين دورهها شامل رزيدنتهاي پزشکي مشمول طرح آموزش عملي (حداقل 2 سال) نيز هستند.
- مرحله چهارم (مطالعات دانشگاهي ـ سطح دكتري): در كبك، مقطع آموزشي دكتري معمولاً 3 سال تمام وقت است و دانشجويان موظفاند در خلال اين دوره پايان نامه تحقيقاتي خود را ارايه دهند و به دفاع از آن بپردازد.
6) نظام نمرات در مراکز آموزش عالي
در اين مورد، نظام يکپارچهاي در سطح استان وجود ندارد. مردودي در کالج، زير نمره 60 درصد؛ مردودي در دانشگاه، زير نمره 50 درصد و پايينترين نمره، به نظر هر مرکز بستگي دارد. نظام الفبايي رايجترين شيوه ارزيابي مراکز آموزش عالي است.
7) آموزش غير رسمي
در برخي از كالجها و دانشگاههاي استان كبك، به عنوان بخشي از وظيفه آموزشي دورههاي آموزشي راه دور نيز برگزار ميشود.
8) آموزش كوتاه مدت و فشرده دانشگاهي
همه كالجها و دانشگاههاي كبك به علاقهمندان آموزشهاي كوتاه مدت و فشرده در زمينههاي مختلف علمي، فرهنگي، اجتماعي و شغلي خدمات ارايه ميدهند.
9) آموزش عالي در حوزه صنايع
در كبك همكاري گسترده و منسجمي ميان حوزه صنايع و آموزش عالي برقرار است. گفتني است كه دانشگاه شربروک تنها دانشگاه استان كبك است كه با حوزه صنايع در زمينه آموزش حرفهاي كارگران، همكاريها و ارتباطات بسيار نزديكي برقرار کرده است.
10) نحوه پذيرش دانشجو در نظام آموزش عالي
براي ورود به دورههاي آموزش عالي فني و حرفهاي در مراكز آموزشي كبك، داشتن مدرك تحصيلي ديپلم متوسطه و كسب حداقل نمره 60 از كل نمرات دوره آموزش متوسطه الزامي است. درسال 1984 ميلادي، گذراندن آزمون پيش دانشگاهي با عنوان (PLA) نيز به ساير مدارك مورد نياز، جهت ورود به مراكز آموزش عالي ضميمه گرديد. گفتني است علاوه بر ارايه مدارك فوق، دانشجويان ملزم به گذراندن برخي از دروس مانند علوم و رياضيات نيز هستند.
در كبك براي ورود به دورههاي آموزشي غير فني دانشگاهي، داشتن مدرك ديپلم متوسطه الزامي است. در اين استان نيز مانند ساير استانهاي كشور، دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي از سياستها و الزامات گزينشي خود تبعيت مينمايند. زيرا همان گونه كه در قبل نيز بدان اشاره شد، اين قبيل مؤسسات در مديريت و برنامه ريزي آموزشي به صورت مستقل عمل مينمايند. يادآوري اين نکته لازم است كه برخي از مؤسسات آموزشي استان كبك به نفع زنان و در خصوص تعديل جمعيت دانش آموزي و دانشجويي به اعمال سياست تبعيض مثبت درحوزه آموزش مبادرت مينمايند. علاوه براين هر ساله دولت محلي کبک سياستهاي سهميهبندي جديد آموزشي را اعمال ميکند.
- پذيرش دانشجوي خارجي
دانشجوي خارجي (يا دانشجوي بينالمللي) به کساني اطلاق ميشود که تابعيت و اقامت دايم در کانادا نداشته و در دورههاي رسمي آکادميک، فني يا حرفهاي در دانشگاهها، کالجها يا ساير مراکز آموزش عالي کانادا مشغول به تحصيلاند. در کبک، همه دانشجويان خارجي، موظف به اخذ مجوز دانشجويي محلي از اداره مهاجرت اين استان و مجوز دانشجويي از اداره مهاجرت کشور هستند. براي ورود دانشجويان خارجي شرايط خاصي تعيين نشده است. چنانچه مسئولان اداره مهاجرت، داوطلبي را از حيث آشنايي با زبان انگليسي يا فرانسه واجد صلاحيت تشخيص ندهند، مراتب بيدرنگ براي ابطال برگه پذيرش، به مرکز مربوط ابلاغ خواهد شد. دارا بودن بيمه نامه معتبر بهداشتي يا درماني، که توسط شرکت بيمه معتبر صادر ميشود، الزامي است. گواهي پزشکي نيز بايد از سوي پزشکان مجاز و مورد تأييد سفارت کانادا صادر شود. براي ثبت نام، مکاتبه مستقيم با مراکز آموزش عالي به منظور راهيابي به اين مراکز لازم است. اين دانشجويان در مقاطع کالج و دانشگاه ميتوانند زبان فرانسه يا انگليسي را براي تحصيل انتخاب کنند. بر اساس قانون فرانسه مدار استان کبک، چنانچه اين افراد ادامه تحصيلات خود به زبان فرانسه را انتخاب کنند، ميتوانند براي پرداخت شهريه از کمک هزينهاي دولتي استفاده نمايند.
- شرايط خاص دانشجويان خارجي
- شرايط بهداشتي/ اجتماعي
دانشجويان خارجي مشمول مقررات تأمين اجتماعي نيستند (به استثناي اتباع کشورهاي داراي توافقنامههاي دو جانبه).
- مخارج دانشجويي و مساعدت مالي
- متوسط هزينه اقامت: 12000 دلار در سال.
- شهريه دانشجويان محلي: حداقل 1650 دلار.
- شهريه دانشجويان خارجي: حداقل 9450 دلار.
اين مبالغ شامل هزينه مواد غذايي، رفت و آمد، بيمه، کتب درسي و پوشاک نميشود.
تأييد مطالعات و مدارك علمي
آن دسته از دانشآموزان استان كبك كه دورههاي آموزشي فني و حرفهاي 3 ساله را با موفقيت به انجام برسانند، براي ورود به مقاطع بالاتر آموزشي ميتوانند اقدام نمايند. وظيفه ارزشيابي مدارك تحصيلي در کبک، بر عهده اداره مهاجرت است. دانشگاهها، دپارتمان آموزش، وزارت علوم وآموزش عالي و نهادهاي رسمي استاني نيز در اين امر دخيلاند.
- تأييد مطالعات تكميلي و مدارك علمي خارجي
از جمله مهمترين نهادهاي تاييدكننده مدارك علمي خارجي ميتوان به مراكزذيل اشاره نمود:
- دايره مدارك تحصيلي وزارت مهاجرت و جوامع فرهنگي كبك.
- دانشگاهها و كالجهاي استاني.
- مقررات ويژه تأييد مطالعات تكميلي و مدارك خارجي
براي ادامه تحصيلات دانشگاهي، فني وحرفهاي و تحصيلات تكميلي در مراكز آموزش عالي استان كبك، هيچ محدوديتي وجود ندارد. اما چنانچه تعداد متقاضيان بيش از ظرفيت سهميه باشد، محدوديتهايي اعمال ميشود، كه از جمله آنها ميتوان به اعمال سياست اولويت پذيرش شهروندان استاني؛ شهروندان كانادايي و دانشجويان خارجي اشاره نمود. گفتني است كه تسلط به زبان فرانسه از جمله الزامات ديگر آموزش و شغلي استان كبك است.
- نهادهاي دانشجويي
از جمله مهمترين نهادهاي دانشجويي مستقر در استان كبك نهادهاي ذيل هستند:
- فدراسيون دانشجويان كانادايي (CFS).
- انجمن ملي آموزش بينالملل (CBIE).
- اتحاديه دانشجويان كانادايي (CUS).
- دايره همكاريهاي بينالمللي آموزشي (MEQ).
- كنفدراسيون انجمنهاي دانشجويي دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كانادا.
2) آموزش معلمان
از آن جا که سطح آموزشي هر مقطع تحصيلي به آموزشهاي تخصصي مدرسان، سطح سواد و قابليتهاي آنها دارد، دولت استان کبک پيش شرطهايي را براي اين شغل در نظر گرفته است.
- آموزش معلمان مقطع ابتدايي
داشتن گواهينامه رسمي از وزارت آموزش، مدرك كارشناسي 3 ساله آموزش و يا ديپلم آموزش جهت تدريس در مدارس ابتدايي كبك الزامي است.
- آموزش معلمان مقطع متوسطه
همان گونه كه اشاره شد، براي تدريس درمقاطع تحصيلي ابتدايي و متوسطه در استان كبك كسب مجوز از وزارت آموزش و پرورش الزامي است. به منظور اخذ گواهينامه تدريس از وزارت آموزش، دانشجويان موظف به گذراندن دوره 4 ساله كارشناسي آموزش هستند.
براساس طرح جديدي كه دپارتمان آموزش ارايه کرده است؛ معلمان استان كبك ميتوانند دو عنوان درسي مختلف مبادرت نمايند.
- آموزش استادان دانشگاه
براي تدريس در دانشگاهها و مراكز آموزش عالي كبك، داشتن درجه علمي دكتري الزامي است. اين در حالي است كه با داشتن مدرك كارشناسي مربوط، امكان تدريس در كالجهاي استاني وجود دارد. با اين حال، 50 درصد مدرسان كالجهاي استاني مستقر در كبك نيز مدرك كارشناسي ارشد و يا دكتري دارند. از جمله قوانين آموزشي كه تدريس دانشگاهي را در استان كبك از ساير استانهاي كشور كانادا متمايز ميسازد، ميتوان به حضور الزامي استادان دانشگاه در كلاسهاي روان شناسي اشاره کرد.
معرفي برخي دانشگاهها و مراکز آموزش عالي معتبر کبک
استان کبک و شهر مونترال را بايد بهشت علاقهمندان به ادامه تحصيل دانست. در حالي که تعدادي از معتبرترين دانشگاههاي کانادا (و در صدر آنها دانشگاه قديمي مکگيل) در اين شهر واقع شده، شهريه آن از بسياري از دانشگاههاي کانادا پايينتر است و مهمتر اين که شهروندان کبکي (منظور متولدين کبک، مقيمان در اين استان، يا کساني که بيش از يک سال در آن جا ساکن بودهاند) شهريهاي معادل نيمي از ديگر ساکنان کانادا و حدود يک چهارم دانشجويان بينالمللي ميپردازند. به علاوه دولت کبک، وام کم بهره مناسبي به دانشجويان کبکي ميدهد و تحصيل، نيمي از اين وام بخشوده ميشود. در مونترال، هم دانشگاههاي انگليسي زبان (مکگيل و کونکورديا) و هم فرانسه زبان (مونترال) فعالاند. اگر فرد علاقهمند به تحصيل در مقطع دکتري به زبان انگليسي باشد، ميتواند در دانشگاه مونترال که شهريه به مراتب کمتري نسبت به مکگيل دارد، به شرط ارايه پايان نامه به زبان انگليسي ثبت نام کند و سپس تمامي واحدهاي لازم را به صورت ميهمان در دانشگاههاي انگليسي زبان بگذراند. دانشگاه فرانسه زبان لاوال در فاصله بسيار کم از مونترال قرار دارد.
دانشگاه مک گيل را در سال 1821 يک بازرگان اسکاتلندي به نام جيمز مک گيل[28] تأسيس کرد. از آن زمان تا کنون، اين دانشگاه از يک کالج کوچک به يک دانشگاه بينالمللي تبديل شده، که دو مجموعه دانشگاهي و 300 برنامه آموزشي بيش از 34000 دانشجو دارد که از 160 کشور دنيا در اين دانشگاه تحصيل ميکنند. زبان رسمي آموزشي آن انگليسي است و بيش از 11 دانشکده دارد.
امروزه، اين دانشگاه با توجه به کادر آموزشي با تجربه، کلاسهاي فوق برنامه ورزشي، هنري و استفاده از تکنولوژي آموزشي به يکي از بهترين و معتبرترين دانشگاههاي دنيا مبدل شده است. از سال 2006 مک گيل تحت رياست شانزدهمين مدير خود خانم هدر مونرو بلوم[29] اداره ميشود. دانشگاه مک گيل همواره در بين دانشگاههاي برتر کانادا قرار داشته است. اين دانشگاه علاوه بر اين که دانشگاه برتر کانادا در رشته دکتراي پزشکي است، تنها دانشگاه کاناداست که در رتبهبندي سالانه مجله تايمز در سال 2006 در بين 50 دانشگاه برتر جهان در همه رشتهها قرار دارد.
برخي از مهمترين دانشکدههاي دانشگاه مک گيل عبارتاند از: دانشکده کشاورزي و علوم محيط زيست، هنر، دندانپزشکي، مهندسي، حقوق، مديريت، پزشکي، موسيقي، مطالعات مذهبي و دانشکده علوم.
بسياري از فارغ التحصيلان اين دانشگاه به عنوان قضات ديوان عالي کشور، نويسندگان و موسيقيدانان و فضانوردان برجسته کشور شناخته شده اند.
اين دانشگاه با تعهدي که در مقابل اهداف خود دارد، هر ساله اقدامات علمي گستردهاي را در دستور کار خود قرار ميدهد. توليد خون مصنوعي و منابع انرژي جايگزين با استفاده از گياهان و استفاده از فناوري نانو، براي ترميم نورونهاي آسيب ديده، جزو تحقيقات هدفمند اخير اين دانشگاه بوده که نتايج شگفت انگيزي داشته است.
اين دانشگاه از سال 1974 به صورت ترکيبي از کالج لايولا[30]و دانشگاه
سر جورج ويليامز کار خود را شروع کرد. نام دانشگاه از شعار شهر مونترال «well being through harmony» گرفته شده است. زبان آکادميک اين دانشگاه انگليسي است.
در سال 1968 با بروز مشکلات ناشي از مديريت دوگانه، دولت کبک از هيأت امناي دانشگاه خواست تا شيوه واحدي را جهت اداره دانشگاه اتخاذ نمايد، سرانجام پس از 4 سال آزمون و خطا، تصميم گرفته شد تا دانشگاه با شيوه مديريتي سر جورج ويليامز[31] اداره شود. و بدين ترتيب دانشگاه به صورت قانوني و امروزي در سال 1974 تأسيس گرديد.
اين دانشگاه جديد، با 5 دانشکده شروع به کار کرد که عبارت بودند از: تجارت، مهندسي، دانشکده هنر سر جورج، علوم و دانشکده هنر و علوم لايولا. در سالهاي بعد دانشکده هنر و علوم به واسطه تفاوتهاي ذاتي از هم جدا شدند. پس از آن نيز تغييراتي در دانشکدهها انجام شد و امروزه شامل کالج هنرهاي آزاد، کالج بينالمللي لايولا، مدرسه علوم اجتماعي، کالج علوم و مؤسسه سيمون بوليوار است. در دهه 1980 تا 1990 کتابخانه و مرکز تحقيقاتي و ساختمان تحصيلات تکميلي به آن افزوده شد. همگام با علوم جديد، کامپيوتر، علوم مهندسي روز و هنرهاي تصويري به رشتههاي دانشگاه اضافه شد و در سپتامبر 2009 مدرسه بازرگاني نيز به پرديس جرج ويليامز اضافه گرديد.[32]
ج) دانشگاه شربروك و دانشگاه بيشاپس
دانشگاه شربروك با حدود 40 هزار دانشجو، يكي از دانشگاههاي معتبر استان كبك و كشور كانادا، در شهر شربروك واقع شده است. زبان رسمي اين دانشگاه فرانسه است و رشتههاي تحصيلي آن تا سطح دكتري فعاليت دارند. حضور دانشجويان بينالمللي نسبت به دانشگاههاي شهر مونترال و ديگر استانهاي كانادا، در اين دانشگاه بيشتر است. بيشتر دانشجويان خارجي در اين دانشگاه از كشورهاي عربي هستند كه به زبان فرانسه نيز صحبت ميكنند. دانشجوياني از كشورهاي اروپايي، چين و ايران نيز كم و بيش در اين دانشگاه مشغول به تحصيلاند. تعداد دانشجويان ايراني در دانشگاه شربروك (بورسيه و غيربورسيه) كمتر از 40 نفر است.
دانشگاه ديگري به نام بيشاپس در شهر كوچك Lenox Ville در 10 كيلومتري شربروك قرار دارد و زبان رسمي آن انگليسي است و بيشتر در رشتههاي غير مهندسي و در سطح كارشناسي و كارشناسي ارشد فعاليت دارد.
د) دانشگاه لاوال[33]
دانشگاه لاوال قديميترين دانشگاه کانادا و اولين مرکز آموزشي فرانسه زبان در آمريکاي شمالي است. اين دانشگاه در ميراث جهاني يونسکو به ثبت رسيده است و تاريخ تأسيس آن سال 1852 به کوشش فرانسوا دو لاوال[34] رييس مراکز آموزشي کبک است. از نظر آموزشي اين دانشگاه جزء10 دانشگاه برتر کاناداست. دانشگاه لاوال 13 دانشکده به شرح زير دارد:
- Aménagement, architecture et arts visuels معماري و هنرهاي تجسمي.
- Études supérieuresForesterie, géog پزشکي.
- Sciences et de génie علوم و مهندسي.
- حقوق.
- ادبيات.
- دندانپزشکي.
- فلسفه.
- موسيقي.
- داروسازي.
- پرستاري.
- علوم اجتماعي.
- الهيات و مطالعات ديني.
- دانشکده تحصيلات تکميلي.
اين دانشگاه، مرکزي به نام مؤسسه مطالعات بينالمللي کبک دارد که تحقيق و تدريس در زمينه مطالعات بينالمللي را بر عهده دارد. در اين مؤسسه بينالمللي، همکاري و کارآفريني ايجاد شده و برنامههاي آموزشي از راه دور نيز به صورت مستمر ادامه دارد. کتابخانه دانشگاه، 5 ميليون نسخه کتاب دارد و دانشگاه لاوال با بيش از 570 دانشگاه از 65 کشور همکاري علمي و فرهنگي دارد و 4000 دانشجو از 110 کشور خارجي در آن تحصيل ميکنند. تحصيل در اين دانشگاه در بهترين و مدرنترين محيط پژوهشي با 230 گروه پژوهشي و بودجه 270 ميليون دلاري براي تحقيقات و بودجه کل نزديک به 700 ميليون دلار صورت ميگيرد.
هـ) دانشگاه مونترال[35]
اين دانشگاه در سال 1878 با کمتر از 100 دانشجو در سه رشته الهيات، حقوق و پزشکي کار خود را آغاز نمود. در سال 1895، دانشگاه در محل جديد خود خيابان سنت دنيس، در قلب محله لاتين احداث شد و تمام دانشکدههاي آن را به يک مکان منتقل کردند. پس از آتشسوزي و تخريب محله سنتدنيس، در خيابان ارنست و در طرف شمال کوه سلطنتي دانشگاه طراحي جديد شد. در سال 1965، در دوران انقلاب آرام، با انتصاب راجر گودري، اولين مدير سکولار، راه براي بينالمللي شدن اين دانشگاه هموار شد و به يکي از دانشگاههاي برتر جهان در زمينه آموزش عالي تبديل گرديد. با تأمين مالي توسط جذب سرمايههاي خصوصي و دولتي، طرحي شامل احداث پنج ساختمان فوقالعاده مدرن و پيشرفته براي تحقيق و تدريس در زمينههاي فارماکولوژي، مهندسي، هوافضا، تحقيقات سرطان و بيوتکنولوژي انجام پذيرفت و دانشگاه وسعت زيادي از زمان تأسيس پيدا کرد. برخي دانشکدههاي فرانسه زبان دانشگاه مونترال عبارتاند از: دانشکده هنر و علوم، دندانپزشکي، آموزش، طراحي محيط، پزشکي، داروسازي، حقوق، موسيقي، علوم مذهبي و الهيات، پرستاري و سينما.
منابع فصل پنجم:
- http://cswq.wqsb.qc.ca/Parents/qep.htm
- http://en.wikipedia.org/wiki/Education_in_Canada
- http://en.wikipedia.org/wiki/Education_in_Quebec
- http://www.cicic.ca/473/quebec.canada
- http://www.concordia.ca
- http://www.educationau-incanada.ca/index.aspx?action=educationsystem-systemeeducation&lang=eng
- http://www.mcgill.ca
- http://www.quebeceducation.org/en/education01en.html
- http://www.studycanada.ca/english/education_system_canada.htm
- http://www.ubishops.ca/index.asp
- http://www.umontreal.ca
- http://www.usherbrooke.ca
شرکت مهاجران کنکاش
www.Cankash.com
An Immigration Consulting Firm.
در سال ۱۹۷۱ كانادا به عنوان نخستين كشور جهان كه سياست رسمي در قبال چند فرهنگي را پذيرفته است، شناخته شد. سياستي كه در آن برنامهها و خدمات حمايتي از انجمنهاي قومي فرهنگي و كمك به افراد براي حل و رفع مشكلاتي كه مانع از مشاركت كامل آنان در فعاليتهاي اجتماعي ميشود، پيشبيني شده بود. اين سياست باعث شد توجه بسياري از مهاجران به آن جلب شود. کبک نيز به عنوان استان فرانسه زبان کانادا با تأثير فراواني که از فرهنگ فرانسه گرفته است و با اتخاذ سياست پذيرش فرهنگهاي مختلف توانست، اوضاع اجتماعي را فراي مسأله تبعيض نژادي، براي زندگي اقوام ديگر مساعد سازد. از طرف ديگر، عوامل مؤثر ديگري مانند بهداشت، تحصيل، آزاديهاي اجتماعي و سياسي و امنيت، شرايط زندگي را در اين کشور مناسب کرده است. در اين فصل عواملي که اين استان را تبديل به مقصد مهاجران نموده و نيز شرايط اجتماعي که هر تازه وارد بايد هنگام تصميمگيري و پس از آن در ورود به کبک در نظر داشته باشد، بررسي ميكنيم.
در سال ۱۹۸۲ چند فرهنگي بودن به عنوان قانون در قالب ماده ۲۷ منشور حقوق و آزاديهاي كانادا به اجرا درآمد. در اين ماده تصريح شده است كه: «همه محاكم قضايي بايد منشور كانادا را با هدف تشويق به حفظ و ارزش نهادن به ميراث چند فرهنگي كانادا تفسير كنند.» براساس اين ماده، كانادا به دولتي چند فرهنگي تبديل شد. در سال ۱۹۵۰ هنگامي كه كميسيون تاريخي ماسي- لوسك تنوع فرهنگي را با هويت فرهنگي مرتبط ساخت، ۹۲ درصد رشد جمعيت كانادا ناشي از نرخ تولد بود.
ولي امروزه ۵۳ درصد رشد كل جمعيت كانادا به مهاجرت اختصاص دارد. به اين ترتيب، ساختار جمعيتي كانادا كه گاهي آن را «دهكده جهاني در يك كشور» نيز مينامند، با اين همه تجربه تنوع فرهنگي اين نكته را به اثبات ميرساند، كه بايد نابرابريها شناسايي و از ميان برده شوند تا گروههاي اجتماعي مختلف بتوانند همزمان با يكديگر رشد و پيشرفت كنند. کانادا، تفاوتهاي فرهنگي و قومي را به عنوان ضرورتي از ساختار ملي خود به رسميت ميشناسد و با آغوش باز پذيراي مهاجران، از 150 کشور است.
کانادا، بين کشورهاي گروه 8، در زمينه تأمين فرصتهاي برابر براي همه ساکنان خود، رتبه نخست را دارد. مهاجران به محض ورود، صرف نظر از جنسيت، زبان، نژاد، دين يا اصليت قومي خود، حقوق، امتيازها و آزاديهاي يکسان با هر شهروند ديگري در کانادا دارند. احساس امنيت و صميميت در کانادا بسيار آسان است، زيرا منشور حقوق و آزاديهاي کانادا از آزادي و حقوق براي هر شهروند يا افراد مقيم دايم کانادا حمايت ميکند.
نيروهاي متحولكننده دنيا كه امروزه گريبانگير همه كشورهاست، جامعه كانادا را نيز فرا گرفته و جامعه و جمعيت كانادا با سرعتي بيش از پيش در حال دگرگون شدن است. فناوريهاي ارتباطات مانند: ماهواره، رايانه و اينترنت، روابط، كارها و انتظارات موجود جامعه كانادا را متحول ساختهاند. در حالي كه تنها ۴۰ درصد از توليد ناخالص داخلي به خارج صادر ميشود، كانادا از برنامه «يك بازار، يك دنيا» تأثير پذيرفته است. اين در حالي است كه گسترش تجارت بينالمللي، جهان را بيش از پيش كوچكتر و روابط ميان افراد را نزديك و آنها را به هم وابستهتر ساخته است. تنوع قومي و فرهنگي جامعه انساني كانادا در دنياي امروزي كه دسترسي به بازارهاي جهاني امري مهم براي موفقيتهاي اقتصادي به شمار ميرود، يكي از امتيازهاي آن است. براي حمايت از اين وضعيت بايد هرگونه نژاد پرستي را از ميان برد.
در دنياي امروز كه رقابت بيش از پيش نزديك شده، براي موفقيتهاي اقتصادي كه مبتني بر دانش است، بايد به آراي همه توجه كرد. تمامي مردان و زنان كانادا بايد فرصت كافي براي بيان و مشاركت در موفقيتهاي كشور داشته باشند.
در نتيجه دولت فدرال با دولتهاي استاني و منطقهاي، در بخشهاي خصوصي و داوطلب از مردان و زنان كانادايي همكاري ميكند تا نهادها را تحكيم و جامعهاي مطمئن ايجاد و ارزشهاي مشترك را تشويق كند. براي مثال، دولت بر برنامههاي چند فرهنگي خود افزوده است، مبارزه با نژاد پرستي را گسترش داده و از گروههاي اقليت بيش از پيش حمايت ميكند.
دولت همچنين سعي دارد تا ميزان دسترسي مردم كانادا را به اشكال مختلف در تمام رسانهها افزايش دهد. به اين منظور كارهايي در دست اجراست تا سرمايههاي اسنادي مؤسسههاي فرهنگي را ديجيتالي كند و آنها را در يك موزه مجازي به نمايش بگذارد. اين برنامهها به مردم كانادا امکان ميدهد كه بيش از پيش احساس امنيت كنند و در شرايط امروزي كه مرز بين كشورها از بين رفته، بتوانند با تكنولوژيهاي نو بنيانهاي جامعه خويش را محکم کنند. با استفاده از اين ابزار مردم اطمينان مييابند كه تنوع، نيرو و منبع خلاقيت آنها موجب نوگرايي و آيندهنگري ميشود.
افزون بر اين، به دليل شرايط پايدار سياسي، وجود دستگاه قضايي محكم و پايدار،ميزان پايين جرم و جنايت براي حمايت از افراد طراحي شده است. کانادا، سالهاي بسياري به عنوان يکي از ايمنترين مکانهاي جهان براي فعاليت تجاري و سرمايهگذاري و زندگي بوده است.
منشور حقوق و آزاديهاي کانادا از آزاديهاي مشروح زير حمايت ميکند:
- آزادي بيان.
- حق داشتن حکومت دموکراسي.
- حق زندگي و کار در هر نقطه از کانادا.
- حقوق قضايي متهمين به جرم و جنايت.
- حق برابري، از جمله برابري زن و مرد.
- حق استفاده از هر يک از زبانهاي رسمي کانادا.
- حق گروههاي اقليت فرانسه و انگليسي زبان براي آموزش به زبان خود.
در ادامه به بررسي فرهنگ زندگي در کبک با توجه به موقعيتهاي گوناگون افراد و نظامهاي اجتماعي آن ميپردازيم.
شرط سني براي ازدواج در کبک حداقل 16 سال است. اما هر فرد زير 18 سال براي ازدواج بايد رضايت والدين يا قيم قانوني خود را داشته باشد. انجام اين کار ساده است و ميتواند با اختيار زوجين به صورت مذهبي يا رسمي برگزار شود. اين دو روش بايد در حضور افرادي که از وزارت دادگستري مجوز دارند، انجام شود. هر دوي اين روش ارزش اجتماعي و قانوني برابر دارند. قانون به زوجين يکسان مينگرد و هر دو آنها را شريک داراييها، اثاثيه و نيز ديون ميداند. در کبک، فقط حکم طلاقي که توسط دادگاه صادر شده باشد به ازدواج پايان ميدهد، پس از آن داراييها به تساوي تقسيم شده و طبق قانون، چند همسري ممنوع است.
تولد کودکان در کبک بايد ثبت شود. هنگامي که هويت کودک به ثبت رسيد، ميتواند شماره بيمه اجتماعي، کارت سلامت و ساير مدارک وضعيت مدني داشته باشد. والدين بايد ظرف 30 روز، تولد را ثبت کنند.
براي اين کار مدارک زير لازم است:
- گواهي تولد، توسط پزشکي که نوزاد را به دنيا آورده است يا کارمندان بيمارستان آن را امضا کرده باشند.
- اعلان تولد از سوي والدين، و شهود آن را امضا کرده باشند.
طبق قانون مدني کبک والدين نبايد با فرزندان خود مانند داراييهايشان رفتار کنند. قانون ميخواهد اين کودکان از سلامت و تربيت و تحصيل مناسب برخوردار باشند.
- خدمات دولتي به خانوادهها براي نگهداري از کودکان
دولت كبك بر اساس درآمد خانواده، سن کودکان، تعداد آنها، شرايط خانواده و ساير موارد، برنامههايي را به خانوادهها براي رسيدگي بهتر به امور خانه و شغل و تحصيل ارايه ميکند. برنامه CCTB[36] به خانوادههاي واجد شرايط، ماهيانه مبلغي ميپردازد تا بتوانند به وضعيت کودکان زير 18 سال خود رسيدگي کنند.
تنها ماندن کودکان زير 12 سال بدون پرستار در کبک، ممنوع است. هماهنگ کردن کار و تحصيل گاهي مشکل است و براي کمک به والديني که مجبور به تحصيل و کارند، دولت کبک مراکز مراقبت از کودکان و مراکز روزانه مراقبت از اطفال را تأسيس نموده است. البته دسترسي به اين سرويسها مستلزم يک تا دو سال انتظار است. بنابراين، چنانچه مايل به استفاده از اين سرويسها هستيد، در روزهاي ابتداي ورود به کبک درآنها، ثبت نام کنيد.
- حمايت دولتي از سالخوردگان
بيشتر سالمندان مهاجر، به فرزندان خود وابستهاند و در شرايط جسمي يا روحي خاص اين دوران با مشکلاتي روبهرو ميشوند. براي کمک به اين افراد دولت کبک چارههايي انديشيده است. افرادي که بالاتر از 65 سال دارند، ميتوانند از مستمري دوران سالخوردگي استفاده کنند. مهاجران مسني که درآمد اندکي دارند، ميتوانند از حق عائلهمندي نيز استفاده کنند. افراد مسن نسبت به ديگران در پرداخت هزينههاي درماني مزاياي بيشتري دارند و نيز براي اتوبوس، استفاده از سالنهاي نمايش و خدمات شهري مبالغ کمتري ميپردازند. بسياري از افراد سالمند، ممکن است خواهان زندگي در مؤسسات نگهداري از سالمندان باشند، اين نهادها خدمات وسيعي از جمله خدمات درماني و بهداشتي، ورزشي، تفريحي و آموزشي با کادر آموزش ديده و پرستاران مجرب عرضه ميکنند.
کودکان و زنان و کل افراد جامعه توسط قانون، در برابر تمامي مظاهر خشونت حمايت ميشوند. زماني که با اين مسأله روبهرو شديد، حتماً با پليس تماس بگيريد. آنها از شما حمايت ميکنند و با مشارکت سازمانهاي حمايتي اجتماعي شما را به مکان امني منتقل خواهند کرد.
کانادا در بين کشورهاي صنعتي، بهترين شرايط زندگي را براي رشد شهروندان خود فراهم کرده است. آمار قتل در کبک، به نسبت سه برابر کمتر از ايالات متحده آمريکاست. براي مثال، در سال 2002 آمار قتل در مونترال 66 مورد، با جمعيتي معادل 5/3 ميليون نفر، يا به عبارتي 9/1 قتل به ازاي هر 100.000 نفر بوده است. پليس شهر مونترال تلاش بسياري براي نزديکي با شهروندان انجام ميدهد. 4100 افسر پليس در طرح پيشگيري از وقوع جرم در کبک مشغول به کار هستند. اين اقدامات بيشتر به کاهش تصادفات و امنيت عمومي منجر شده است.
به طور کلي مزاياي زندگي در کبک را ميتوان اين گونه برشمرد:
- هزينه بسيار پايين زندگي.
- امکان تحصيل و درمان مناسب.
- قيمت مناسب مسکن.
- امنيت و آرامش در استان.
- داشتن بالاترين امکانات اقتصادي و تکنولوژي قوي.
طي دهه گذشته، سازمان ملل همواره از کانادا به عنوان يکي از بهترين کشورهاي جهان براي زندگي نام برده است. اين موفقيت تا حدي به اين دليل است که کانادا مجموعه وسيعي از گزينههاي قابل انتخاب مسکن با هزينه مناسب را براي شهروندان خود فراهم ميکند. کانادا همچنين، سيستم حمل و نقل گستردهاي به شهروندان خود عرضه ميکند که تضمينکننده سفرهاي ايمن در مسافتهاي کوتاه و بلند است. زندگي در کبک، ايمن، با هزينه مناسب و سرشار از قابليتهاي بالقوه است. کانادا با افتخار به شش شهر خود که از نظر رقابت هزينهها در ميان ده شهر برتر جهان قرار گرفتهاند، گزينههاي قابل انتخاب مسکن با قيمت مناسب را عرضه ميکند، که آنها در فاصله نزديک مدارس، فروشگاه ها و خدمات اجتماعي قرار دارند.
شما با ورود به کبک يکي از بزرگترين تصميمهاي زندگي خود را گرفتهايد. چالشهاي بسياري براي ايجاد تطابق با سرزمين جديد وجود دارد، براي افزايش شانس شما در ايجاد يک زندگي موفق در سرزمين جديد، بايد قبل از سفر اطلاعات دقيقي از شرايط زندگي در کبک به دست آوريد. بيشتر مهاجران از زمان دريافت گواهي مهاجرت و صدور ويزا بهترين فرصت براي آمادهسازي خود براي رويارويي با زندگي جديد را دارند. در زير برخي امور که بايد در ابتداي ورود و پس از آن مد نظر داشته و يا براي آنها اقدام خاصي انجام دهيد آمده است:
نکاتي که بايد در ابتداي ورود در نظر داشت
با ورود به هر يک از مرزهاي کانادا مقامات کانادايي مسئول بررسي پاسپورت و اعطاي وضعيت اقامت دايم به شما هستند. افسر مربوط در ابتداي ورود شما اين اقدامات را انجام ميدهد:
- ثبت ورود شما، با ارايه مدارک مربوط به ويزا و گذرنامه و CSQ.
- اطلاعاتي در مورد چگونگي دريافت کارت بيمه درماني، شماره تأمين اجتماعي، گواهينامه، انتخاب مسکن، کلاسهاي فرانسه و يا ادامه تحصيل.
- بررسي نيازهاي شما و خانوادهتان.
اگر ورود شما به فرودگاه مونترال باشد، ميتوانيد به قسمت MICC در سالن مسافران بينالملل، نزديک محل تحويل چمدانها، مراجعه کنيد. افسر، اطلاعات مفيدي را براي مستقر شدن در کبک به شما ميدهد و براي شما يک قرار ملاقات با اداره مهاجرت در مقصدتان ترتيب ميدهد تا در اين مصاحبه با خوش آمد گويي به شما، اقدامات حمايتي جهت استقرار در کبک انجام شود و يا يک جلسه توجيهي جهت پارهاي توضيحات براي اقدامات اوليه، ترتيب خواهد داد. اگر در بدو ورود اين کار را انجام نداديد، ميتوانيد بعداً با مراجعه به نزديکترين اداره مهاجرت يک قرار ملاقات ترتيب دهيد. مصاحبه يا جلسه توجيهي درباره اقدامات اوليه پس از ورود شامل موارد زير است:
- اطلاعات منابع مربوط به کاريابي، تحصيل و آموزش شغلي حرفهاي.
- جلسه توجيهي در مورد وضعيت اقتصادي، اجتماعي کبک و بازار کار براي مهاجران فرانسه زبان.
- ارزيابي و مقايسه تحصيلات و مدارک دريافتي خارج از کبک.
- کلاسهاي زبان فرانسه به صورت تماموقت يا نيمهوقت براي کاربردهاي مختلف.
- پشتيباني و کمک به کار آفرينان و جلسات توجيهي در مورد مشاغل و حرفههاي خاص.
- بررسي اماکن اقامتي در مناطق مختلف استان کبک.
الف) شماره بيمه اجتماعي
شماره بيمه اجتماعي[37] شمارهاي منحصر به فرد براي هر يک از ساکنان کاناداست، که فرد از طريق آن، توسط دولت يا مراکز وابسته، شناسايي ميشود. در واقع، هر زمان که فرد يک فرم دولتي را تکميل ميکند، يا تقاضاي خاصي از دولت دارد يا ماليات پرداخت ميکند، بايد اين کد را به عنوان بخشي از اطلاعات خود وارد کند.
هنگام تقاضاي کار، وجود اين کارت، اهميت ويژهاي دارد، زيرا همه کارفرمايان به طور قانوني موظفاند که در زمان استخدام اين کد را ازفرد بخواهند و در مکاتبات قانوني و مراکز مرتبط دولتي براي پرداخت حق بيمه، صدور چک حقوقي يا صدور فرم T4 از اين کد استفاده کنند در غير اين صورت ممکن است کارفرما به استخدام غير قانوني متهم شود. پس براي تقاضاي استخدام، بايد اين کد از متقاضي درخواست شود.
ساير موارد استفاده: در هر يک از خريدهاي گران قيمت که به صورت اعتباري انجام ميشود يا هر نوع خريدي که پرداخت اقساطي داشته باشد يا براي وامهاي مختلف، داشتن اين کد به عنوان بخشي از کار اداري و قانوني لازم است. اين کارت نشان ميدهد که دارنده آن ساکن غيرقانوني کانادا نيست. بايد توجه داشت که اين شماره يکي از چندين مورد مشخصههاي فردي است که ميتواند مورد سواستفاده به خصوص مالي قرار گيرد، بنابراين، بايد در حفظ و حراست از آن کوشا بود. هيچ گاه نبايد اين کد را از طريق تلفن يا ايميل به افراد غير مطمئن اعلام کرد.
يکي از اولين کارهاي فرد بعد از ورود به کانادا، تقاضا براي دريافت اين کد است. براي دريافت اين کد بايد به نزديکترين دفتر منابع انساني و گسترش مهارتهاي کانادا[38] که به اختصار HRSDC ناميده ميشود، مراجعه کرد. در زمان مراجعه، داشتن اصل گذرنامه، برگه ثبت لندينگ فرد و اعضاي خانواده که در فرودگاه امضا ميشود، ضروري است.
البته فرد ميتواند اين مدارک را براي دفاتر مذکور پست کند، اما به چند دليل انجام اين کار توصيه نميشود، اول اين که افسران اين دفاتر ترجيح ميدهند فرد را حضوري ببينند و دريافت پستي مدارک ميتواند ترديدهايي را ايجاد کند. و دوم، اين مدارک مهمترين مدارک زندگي فرد در کانادا هستند، که نبايد به راحتي آنها را از خود جدا کند. سوم اين که در فاصله دريافت اين شماره، فرد براي ساير کارهاي خود به گذرنامه و برگه ثبت لندينگ نيازمنداست، پس بهتر است از ارسال پستي تقاضا خودداري شود، مگر اين که دليل خيلي محکمي وجود داشته باشد. دريافت اين کد که بر يک کارت کمي بزرگتر از کارت ويزيت درج شده حداکثر ۱۰ روز کاري و اگر مدارک را پست کرده باشيد، ۱۵ روز طول ميکشد. البته در هفته دوم آن را دريافت ميکنيد. اگر بيش از اين زمانطول کشيد با دفتر مربوط تماس گرفته و کار را پيگيري کنيد چون ممکن است به آدرس اشتباه پست شده باشد.
در نامهاي که همراه کارت ميآيد، يک برگه کوچک براي نوشتن اين کد وجود دارد. بهتر است از همراه داشتن اصل کارت اجتناب کنيد و تنها همين برگه را در کيفتان قرار دهيد تا در زمان لازم از آن برگه استفاده کنيد. بعضي از افراد براي مراقبت از اطلاعات شخصي خود آن را به خاطر ميسپارند که کار چندان سادهاي نيست. يادآوري اين نکته لازم است که برخي مراکز دولتي، رويت اصل کارت را شرط انجام يک سرويس قرار دادهاند که در اين صورت بايد اصل کارت را ارايه دهيد.
براي سکونت، به طور حتم مسکني را که از هر نظر مناسب است، خواهيد يافت. قيمت خريد يا اجاره به مکان زندگي و نوع مسکن انتخابي شما بستگي دارد:
- خانه مستقل يا نيمه مستقل (تک واحدي، چند طبقه).
- ملک مشاع.
- آپارتمان.
جدول شماره 10 متوسط هزينه مسکن در کانادا[39]
داراي مالکيت مشترک | آپارتمان استاندارد | محل مسکن خانه استاندارد 2 طبقه |
193000 | 250000 | سنت جانز، نيوفاندلند |
120000 | 185000 | شارلوت تاون، پرنس ادوارد |
126000 | 197000 | فردريکتون، نيوبرانزويک |
179000 | 260000 | هاليفکس، نوواآسكوشيا |
206700 | 326400 | مونترال، کبک |
314000 | 548000 | تورنتو، انتاريو |
138100 | 242200 | وينيپگ، منيتوبا |
190000 | 254000 | رجينا، ساسکاچوان |
285000 | 397700 | کالگري، آلبرتا |
335000 | 730000 | ونکوور، بريتيش کلمبيا |
1) اسکان در روزهاي اول ورود
براي يافتن محل سکونت صبر و تلاش لازم است. در ابتداي ورود به کبک ميتوان از اماکن موقتي براي سکونت استفاده کرد. در اين مدت ممکن است چند روزي را در هتل سپري کنيد، اما اين راه مناسبي براي گذراندن روزهاي بعد نيست. بهتر است مدتي را در منزل دوستان و آشنايان يا اتاقهاي اجارهاي، سپري کنيد. به هر حال مواردي که در زير خواهد آمد، ميتواند پيشنهادهايي براي روزهاي اول ورود تلقي شود:
- هتل ها
همان طور که گفته شد، هتلها شايد براي توريستها و براي يک بازديد کوتاه، مکان مناسبي باشند، اما براي يک مهاجر حتي به عنوان اسکان موقت مکانهاي مناسبي نيستند و بهتر است به انتهاي ليست «مکانهاي ممکن» و تنها به عنوان يک انتخاب ناگزير منتقل شوند.
مهمترين ضعف هتلها، قيمت بسيار بالاي آنها به نسبت ساير امکانات اقامتي موجود است. ممکن است شما تا سه برابر هزينه يک مکان ارزانتر، براي اقامت در يک هتل واقعي پرداخت نماييد و اين براي يک مهاجر که نيازمند صرفهجويي و دقت در هزينههاي خود است، گران تمام ميشود.
مسأله ديگر اقامت در هتلاين است که به دليل نحوه عرضه خدمات آنها، هزينههاي مرتبط ديگر هم بيش از اندازه گران تمام ميشوند؛ هزينههايي مانند خوراک، حمل و نقل و نظاير آن ها.
جنبه منفي ديگر آنها عدم مواجهه با همنوعان است. منظور از هم نوع در اين جا، مهاجران تازه وارد ديگر يا اصولاً افراد مهاجر است. يکي از سريعترين و بهترين روشهاي آشنايي با شرايط و نيازهاي اوليه و کسب اطلاعات در مورد آخرين موضوعات مرتبط، زندگي در هفتههاي اول در ميان يا نزديک ساير مهاجران و کسب تجربه و اطلاعات از آنهاست. شما با زندگي در هتل، به دليل طيف مشتريان و ميزان برخورد آنها با هم، چنين فرصتي را از دست خواهيد داد.
اگر ناچار به استفاده از هتل شديد، سعي کنيد که از هتلهاي با درجه کيفي پايينتر، اما در مکانهاي بهتر (منظور داراي دسترسي مناسب مثلاً به سيستم حمل و نقل درون شهري) استفاده کنيد. در ميان انواع هتلها، هتل آپارتمانها براي تازه واردين، اگر يک خانواده باشند بهتر است. دراين گونه هتلها نرخ کرايه و سرويس رستوران ارزانتر است و چه بسا فضايي به صورت آشپزخانه مشترک براي گرم کردن غذا داشته باشند. چنانچه با آنها از همان ابتدا براي مدت زمان طولانيتر مذاکره کنيد (مثلاً براي حداقل يک ماه) کاهش قابل توجهي در نرخهايشان خواهند داد.
در ميان هتلها، گروهي از مجموعه هتلهاي مشهور زنجيرهاي نيستند و مالک شخصي دارند که خود شخص يا يکي از اعضا خانوادهاش، مديريت مجموعه را بر عهده دارد. چنين هتلهايي معمولاً قيمتهاي بسيار مناسبي پيشنهاد ميدهند. امروزه کمتر هتلي را ميتوان يافت که وب سايت نداشته باشد و اين به شما کمک ميکند تا از طريق وب سايت جزييات اطلاعات، نظير موقعيت مکاني و ميزان دسترسي آن به ساير امکانات شهري، قيمت انواع اتاق و امکانات موجود را بررسي کنيد و با مقايسه آنها بهتر تصميم بگيريد و به راحتي با ارسال ايميل، سؤالات احتمالي خود را بپرسيد.
اگر امکان رزرو اينترنتي وجود داشته باشد، از اين امکان استفاده نکنيد، چون رزرو اينترنتي به معناي پذيرش همه شرايط و از جمله قيمت اعلام شده تعبير ميشود، در حالي که در زمان رزرو تلفني شما اين امکان را داريد که با مسئول مربوط اندکي چانه بزنيد و قيمتهاي بهتري طلب کنيد. گاهي ممکن است قيمت خيلي جاي کاهش نداشته باشد، اما فرد آن سوي خط بپذيرد که پکيج تشويقي به شما عرضه کند که شامل چند نوبت وعده غذايي (عموماً صبحانه) رايگان است. بديهي است که در زمان کسادي کسب و کار هتلها يا در صورتي که شما اتاق را براي مدت طولانيتري بخواهيد، قدرت چانهزني شما افزايش مييابد.
- خواب و صبحانه
در اين سرويس، شما فضاي مناسبي براي استراحت داريد و يک مکان عمومي به صورت نشيمن و يا رستوران هم موجود است که در آن جا صبحانه رايگان سرو ميشود. اين صبحانه ممکن است به صورت سلف سرويس و متنوع باشد يا ترکيبي به نسبت متنوع اما ثابت که در روزهاي مختلف برخي از اجزا آن تغيير ميکند. اقامتهاي خواب و صبحانه بيشتر مختص به شهرهاي کوچکتر است، اما چه بسا شما بتوانيد يکي از آنها را در محلي که ميخواهيد اسکان پيدا کنيد از طريق اينترنت بيابيد معمولاً در بيشتر زمانهاي سال جاي خالي دارند و چون به شيوه خانوادگي اداره ميشوند، فضاي صميمي بر آنها حاکم است. نرخ اين مکانها به دليل آماده سازي صبحانه خيلي پايين نيست اما از هتلهاي معروف خيلي ارزانتر هستند و در صورت اقامت طولاني، کرايه کاهش مييابد. البته ممکن است شما با مواردي روبهرو شويد که قيمت يک چنين اقامتگاهي از يک هتل ارزان قيمت، گرانتر باشد. اين حالت معمولاً در مورد اقامتگاههاي خيلي مشهور اتفاق ميافتد که بعضي از مشتريان آن دهها سال است، به دليل احساس رضايت از نحوه و کيفيت خدمات، زمانهاي خاصي از سال را به آن جا ميآيند. حتي اين احتمال وجود دارد که در زمان رزرو محل به شما اطلاع دهند که در تعطيلات آخر هفته بايد اتاق خود را تحويل و به مکان ديگري منتقل شويد، چرا که يک مشتري قديمي آن اتاق را از ۱۵ سال قبل، هر سال براي چنين ايامي از سال رزرو کرده است.
- متلها
متلها در واقع مکانهايي براي خواب هستند. شما فقط يک اتاق خواب و يک سرويس بهداشتي در اختيار داريد. اين اماکن، در نقاط حاشيهاي شهرها هستند، اما به دليل گسترش شهرها برخي از آنها امروزه داخل شهر قرار گرفتهاند. در سفرهاي طولانيتر زميني در کانادا و آمريکا اين مکانها يکي از بهترين و اقتصاديترين مکانها براي اقامتهاي شبانه بين راهي است.
- مهمانسراها
آنها را بيشتر با عنوان Inn مشخص ميکنند، برخي از مکانهاي ارزان قيمتي که عنوان هتل دارند در واقع مهمانسرا هستند. اين مکانها تنوع بسياري دارند و يکي از بهترين انتخابها براي اقامت تازهواردان است. برخي از آنها از نظر امکاناتي چون سرويس پذيرايي و بهداشتي شباهت زيادي به هتل دارند و برخي ديگر اتاقهايي با يک مکان آشپزي مشترک دارند. سرويسهاي بهداشتي برخي اتاقهاي ارزانتر مشترکاند و اين سبب ميشود که تنوع خدمات و قيمت در آنها زياد باشد و هر فرد يا خانواده قدرت انتخاب داشته باشد. البته بايد قبل از هر اقدامي، از جزييات خدمات به طور دقيق اطلاع کسب کنيد تا بعداً هم دچار زحمت و دردسر نشويد.
- مهمانسراهاي ايراني
هم اکنون در بيشتر شهرهايي که ايرانيان زيادي زندگي در آنها ميکنند، شرکتهاي ايراني به ارايه خدمات اسکان مشغولند، که کار انتقال از فرودگاه تا محل اسکان را هم در بر ميگيرد. برخي از آنها علاوه بر مکانهاي ثابت اسکان، اين امکان را هم براي شما فراهم ميآورند که مکانهاي گرانقيمتتري چون آپارتمانهاي مجهز را براي مدت محدود اجاره کنيد. همه آنها هم اکنون وب سايت دارند و برخي از آنها در تهران هم دفتر دارند و شما ميتوانيد قبل از حرکت، از وضعيت اسکان خود مطمئن شويد.
براي دانشجويان مجرد، خوابگاه دانشجويي توصيه ميشود و ميتوان از 4 الي 5 ماه قبل از رفتن از طريق اينترنت خوابگاه دانشگاه را رزرو نمود كه هم قيمت آن ارزان است و هم با دانشگاه فاصله زيادي ندارد. ولي افراد متأهل نميتوانند از خوابگاه استفاده کنند چون معمولا خوابگاهها مجردياند. به اين افراد توصيه ميشود، قبل از رفتن از طريق دوستان و يا از طريق اينترنت مکانهايي را که تخت خواب و صبحانه با قيمت مناسب دارند، جهت اسكان موقت در نظر بگيرند، سپس با كمك دوستان، روزنامه و يا سايتهاي مخصوص كه در دانشگاهها موجود است، آپارتمان مورد نظر خود را پيدا كنند.
هزينه آپارتمان بر اساس تعداد اتاق، امکانات رفاهي، دسترسي محلي به وسايل نقليه، سوپر مارکت، مدرسه و منطقه متفاوت است. گفتني است که خانههاي خارج از شهر ارزانترند. در ابتداي ورود مبلغي را که ميتوانيد بابت اجاره پرداخت کنيد تخمين بزنيد و بر اساس آن به جستوجوي خانه بپردازيد.
2) اجاره منزل
سه نوع منزل براي اجاره در کبک موجود است:
- آپارتمان: ساختمانهاي چند طبقهاي که همه واحدها متعلق به يک نفر يا يک شرکت است.
- کاندو يا کاندومينيوم[40]: آپارتمانهايي که هر واحد آن مالک مستقل دارد.
- منزل ويلايي مستقل يا طبقهاي از آن.
شيوه جستوجوي منزل اجارهاي
- نشريات رايگان Rent که در کنار خيابانها گذاشته ميشود.
- سايتهاي اينترنتي.
- روزنامه ها.
- هفتهنامههاي ايراني.
- مراجعه حضوري به آپارتمانها.
- نکاتي در مورد يافتن خانه:
- در هنگام جستوجو به نکاتي مانند، مبله بودن خانه و پارکينگ و نيز لوازم اضافي مانند يخچال، گاز و تلويزيون توجه کنيد.
- امنيت، سر و صدا و امکان نگهداري حيوانات خانگي را بررسي کنيد.
- مارس، آوريل و مي ماههاي مناسب يافتن خانه هستند.
- در برخي محلهها کميته اسکان ميتواند شما را در پيدا کردن خانه مورد نظر راهنمايي کند.
- در ابتداي سکونت به شرطي که مجرد هستيد، بهتر است خانهاي را بيابيد که بتوانيد با کسي در اجاره آن شريک شويد.
- مهمترين موضوع در يافتن منزل نزديک بودن آن به ايستگاه مترو است. آپارتمانهايي را انتخاب کنيد که در مرکز شهر و نزديک به ايستگاههاي وسايل نقليه عمومي باشند. البته آپارتمانهاي کنار ايستگاههاي مترو به نسبت گرانترند، اما براي تازه واردين بهترين انتخاب است، چون به اين ترتيب حتي اگر محل کار آينده شما از منزل دور باشد، چندان مشکلي ايجاد نميشود.
- نکاتي درباره اجاره خانه:
- درباره همه شرايط خانه با صاحبخانه صحبت کنيد و مواردي را که بايد تعمير شوند، يادآوري کنيد.
- اجاره نامه يک قرارداد کتبي است و شامل تعهدات و وظايف طرفين ميشود، پس با دقت آن را بخوانيد و از تعهدات خود آگاه شويد.
- هيأت اسکان کبک[41] براي اجاره، يک قرارداد رسمي تهيه ميکند، که بهتر است قرارداد خود را طبق آن تنظيم کنيد.
- در مونترال قيمت آپارتمان بدون اتاق حدود 500 الي 600 دلار است. آپارتمان يك اتاق خوابه حدود 700 الي 900 دلار و آپارتمان دو خوابه حدود 1000 دلار به بالاست، كه به امكانات مختلف آن بستگي دارد.
- مدت اجاره معمولاً يك سال است ولي ميتوان بر حسب ضرورت آن را به فرد ديگري اجاره داد. گفتني است قيمتهاي فوق بدون اثاثيهاند ولي همه آپارتمانها يخچال، اجاق، لباسشويي، خشككن دارند که در تمام ساختمانها در يك جاي مخصوص قرار دارد و ساكنان كل آپارتمان با پرداخت مبلغي پول ميتوانند از آن استفاده كنند.
- هزينه برق و سيستم گرم كننده نيز به مبالغ اجاره بالا اضافه ميگردد و همچنين هزينه تلفن ماهيانه حدود 26 دلار براي داخل شهر است كه براي خارج شهر مونترال استفاده از كارتهاي مخصوص توصيه ميگردد.
- دقت کنيد که آپارتمان را جز در موردي که به خاطر آن هدف اجاره کردهايد، نميتوانيد تغيير کاربري دهيد.
3) خريد خانه
بهتر است دستكم يک سال خانه را اجاره کرده و پس از کسب تجربه و اعتبار اقدام به خريد کنيد. اگر قصد خريد خانه داريد، بايد نسبت به نکات بسياري دقت داشته باشيد. براي مثال، سيستم حرارتي، عايقکاري بام، عمر بنا، ديوارها و ميزان عيوب کلي ساختمان، وجود پارکينگ، سيستم لولهکشي و سيمها. براي خريد خانه در کبک ميتوان به بنگاههاي املاک مراجعه نمود، ولي گاهي صاحبخانهها، براي فروش منزل تابلوي«براي فروش» در جلو ساختمان گذاشته و يا در روزنامههاي محلي آگهي ميدهند. معمولاً براي خريد و فروش خانه از يک واسطه[42] استفاده ميشود. که حدود 5 الي 6 درصد پول فروش خانه را از فروشنده ميگيرند. خريدار هم ميتواند واسطه داشته باشد. در هر صورت خريدار پولي به واسطه پرداخت نميکند. وقتي قولنامه[43] يک خانه را امضا ميکنيد يکي از شروط آن تأييد يک متخصص[44] جهت برق کشي و لوله کشي و چارچوب ساختمان است و در غير اين صورت يا فروشنده بايد به خريدار تخفيف بدهد و يا اين که خريدار ميتواند قولنامه را فسخ کند.
با توجه به شرايط مشاعي کاندوها، خريد اين نوع آپارتمان در کبک به صرفهتر است. هنگام خريد خانه بايد توجه داشت که هزينههاي پنهاني مانند، حقالزحمه ثبت اسناد يا وکيل، ماليات سالانه ملک، بيمه، مالياتهاي مختلفي که به خريدار خانه تعلق ميگيرد و هزينههاي شارژ هم، هست. در کبک، ميتوانيد با پرداخت 35 درصد قيمت خانه به عنوان پيش پرداخت و اخذ وام نسبت به خريد خانه اقدام کنيد. بهره وام نيز به صورت ثابت[45] يعني مبلغ معين ماهيانه، يا به صورت متغير[46] محاسبه ميشود، اگر در مورد قيمت خانه با فروشنده به توافق رسيديد، توافقنامهاي را قبل از رفتن به دفتر اسناد رسمي با او امضا کنيد و اگر توسط بنگاه املاک اين کار را انجام دادهايد، بايد پيش قرارداد امضا کنيد. اين کار به شما اجازه ميدهد اگر در ظرف 10 روز از تصميم خود منصرف شديد، با پرداخت حداکثر 5/0 درصد قيمت خانه به عنوان جريمه، معامله را فسخ کنيد.
4) امور بانکي براي تهيه منزل
- اخذ وام بانکي
همان طور که گفته شد براي خريد خانه به کل مبلغ نياز نيست و با دريافت وام ميتوان باقي آن را به صورت اقساط پرداخت کرد. براي دريافت اين وامها بايد درآمد کافي داشته باشيد و مبلغي نزد بانک گرو بگذاريد، نکته بعد اين که، بانک علاوه بر ميزان درآمد ماهيانه، به امتياز اعتباري[47] و همچنين سابقه اعتباري متقاضي توجه دارد. يکي از نکاتي که براي بانک اهميت دارد، امتياز شماست که بايد بالاي ۶۸۰ باشد. به امتيازات زير ۶۸۰ وام تعلق نميگيرد يا اين که وامهايي با بهره بالا به آنها تعلق ميگيرد. نکته ديگر اين که بايد در سابقه اعتبارتان دستكم يک کارت يا خط اعتباري وجود داشته باشد، که بيشتر از يک سال، سابقه پرداخت در آن ديده شود. دستكم يک سال بعد از گرفتن اولين کارت اعتباري، براي اخذ وام اقدام کنيد. بانک علاوه بر اين، به نکات ديگري هم توجه ميکند. مواردي مانند، اعتبار کاري و اين که چه مدت به اين کار مشغول بوده ايد و همين طور آيا تمام وقت کار ميکنيد يا پاره وقت، و مدت زماني که به آدرس فعلي زندگي ميکنيد. درآمد ناخالص ساليانه[48]و نسبت بدهيها به درآمدها[49] نيز براي اخذ وام بسيار اهميت دارد. در ادامه دو اصطلاح مهم امتياز و سابقه اعتباري توضيح داده ميشود.
- امتياز اعتباري[50]
اين امتياز براساس تعدادي از پارامترهاي موجود بر سابقه اعتباري محاسبه ميشود. اين پارامترها بيشتر شامل موارد زيرند:
- تعداد وامهاي درگردش موجود در سابقه اعتباري.
- تعداد درخواستهايي که براي گرفتن وام داشتهايد.
- تعداد تاخيرهايي که در پرداخت بدهيهاي شما پيش آمده است.
- مدت زماني که از دريافت اولين وام در گردش ميگذرد.
- مدت زماني که از دريافت آخرين وام در گردش ميگذرد.
- موردي که وام توسط پرداخت کننده، قطع شده باشد.
هر چه امتياز بالاتر باشد، احتمال اين که وام با بهره پايينتر دريافت کنيد، بيشتر است. نکته قابل توجه اين که کانادا يک کشور مصرف گراست و بدهکار نبودن شما تقريباً محال است. بنابراين مهمتر از هر چيز اين است که بدهيها را به خوبي مديريت کنيد. اگر شما هيچ وام در گردشي نداشته باشيد، سابقه اعتباري هم نداريد و بنابراين امتيازي هم کسب نميکنيد و وقتي بخواهيد خانه يا خودرو بخريد با مشکل مواجه ميشويد، چون کسي به شما وامي نميپردازد.
- سابقه اعتباري[51]
سابقه اعتباري بر وامهاي در گردش تمرکز دارد. اين وامها شامل کارتهاي اعتباري، خطوط اعتباري و بعضي وامهاي ديگر است. وقتي از بانک يا شرکت اعتباري وام دريافت ميکنيد، بانک يا شرکت، اطلاعات مربوط به وام را به يک شرکت ناظر بر اعتبارات[52] اعلام ميکند. بعضي بانکها يا شرکتها ممکن است وام را به عنوان وام در گردش حساب نکنند. بنابراين، اين که به طور دقيق چه چيزي در سابقه اعتبار شما منعکس شود، تا حدودي به شرکت وامدهنده بستگي دارد. ولي تمام کارتها و خطوط اعتباري در اين سابقه آورده ميشود. به محض دريافت اولين وام شما، سابقه اعتباري تشکيل ميشود. در اين سابقه، آدرس محل سکونت، محل کار، شماره تلفن، شماره بيمه ملي و جز اينها ثبت ميشود. بنابراين، وقتي به يک بانک براي وام مراجعه کنيد، اگر حقيقت را نگوييد بانک به راحتي متوجه شده و به شما وام نخواهد داد. علاوه بر مشخصات فردي، سابقه تمام وامهاي در گردش در سابقه اعتباري شما ثبت ميشود. در مورد هر وام، سقف وام، مقدار پرداخت ماهيانه، مدت زماني که وام را دريافت کرديد، پرداخت به موقع اقساط وام، عدم تأخير در پرداخت و وام مشترک، قيد ميشود. در کنار اين اطلاعات اگر به دليل عدم پرداخت يک وام دچار مشکل شده باشيد و بانک آن را قطع کرده باشد نيز در سابقه اعتباري مشخص ميشود. روش ارسال اين اطلاعات به شرکت ناظر استاندارد است. بنابراين، همه فعاليتهاي اعتباري شما به دقت ثبت و پيگيري ميشود. اگر در سابقه اعتباري مشکلي وجود داشته باشد، ممکن است سالها طول بکشد تا اين مشکل از سابقه شما حذف شود. بعضي مواقع حذف يک سوء سابقه نيازمند وکيل، صرف هزينه فراوان و گذشت زمان طولاني است. بنابراين، مهم است که سابقه اعتباري به دقت حفظ شود.
- بيمه وام
اگر ميزان وامي را که دريافت ميکنيد بيشتر از ۷۵ درصد بهاي خانه باشد، طبق قوانين کبک و کانادا بايد وام را بيمه کنيد. در اين مورد بانک اين وام را بيمه ميکند تا چنانچه شما نتوانيد وام را پرداخت نماييد، شرکت بيمه اين کار را انجام دهد. هرچه درصد وامي که دريافت ميکنيد بيشتر باشد، هزينه بيمه هم اضافهتر ميشود.
- مدت زمان بازپرداخت و بهره وام
به طور معمول مدت وامها ۲۵ سالهاند. و اگر بتوانيد اين دوره را کاهش دهيد، ميزان پرداختهاي ماهيانه شما بيشتر ميشود ولي از طرفي هم وام زودتر پرداخت خواهد شد.
در اين گفتار، روشهاي بهبود وضع زندگي در کبک بررسي ميشود.
کانادا به عنوان دومين کشور بزرگ جهان، زيرسازي هوايي و راهآهن وسيعي دارد که امکان مسافرت در سراسر کشور يا به اطراف جهان را ميدهد. کانادا داراي فرودگاه هاي بينالمللي بسياري نيز هست که در تمام خطوط هوايي اصلي جهان سرويسهاي خود را به مسافران عرضه ميکنند. مسافرت بين شهري از طريق راهآهن، در داخل کشور توسط ريلو و در سراسر ايالات متحده توسط امستراک انجام ميشود.
ارزانترين وسيله جهت تردد در شهر، اتوبوس و مترو است كه قيمت بليت براي يك نفر3 دلار و در صورت پيش خريد بليت براي يك ماه حدود 60 دلار است. استفاده از تاكسي توصيه نميشود، ولي هزينه آن حدود 20 دلار براي مسافتهاي کوتاه است. بيشتر شهرهاي کانادا حمل و نقل شهري بسيار پيشرفته همچون اتوبوس، ترامواي شهري و قطار دارند. برخي از شهرهاي بزرگتر، نظير مونترال، مترو دارند که از سيستم فوقالعاده لندن يا پاريس الگوبرداري شده است. متروي مونترال با 65 ايستگاه و چهار خط اصلي قطار زير زميني، توسط 5 خط قطار حومهاي به شهرکهاي اطراف مونترال متصل ميشود.
حمل و نقل عمومي در مونترال، اگر با استفاده از کارتهاي ثابت ماهيانه[53] باشد، حدود 33 درصد ارزانتر از تورنتوست. کساني که از وسيله نقليه شخصي استفاده ميکنند، مونترال يک جنبه مثبت و دو جنبه منفي براي آنها دارد. جنبه مثبت آن نرخ پايين بيمه خودرو است که به هيچ وجه قابل مقايسه با انتاريو نيست. اولين جنبه منفي آن، قيمت گرانتر بنزين (به دليل ماليات بيشتر دولت بر سوخت) است. البته با تغييري که در سيستم ماليات بر مصرف انتاريو از سال 2010 اعمال شد، اين تفاوت از ميان رفت. دوم، هزينه پارکينگ در شهر، به خصوص مناطق مرکزي است به طوري که در برخي مناطق هزينه ماهيانه پارکينگ آپارتمانها رقم قابل توجهي ميشود. به همين دلايل و دسترسي راحت به سيستم حمل و نقل عمومي بسياري از ساکنان مناطق مرکزي شهر از خودرو شخصي استفاده نميکنند. طريقه پرداخت در همه جا يکسان نيست، شما ميتوانيد هزينه بليت را به صورت نقد در مترو، اتوبوس و بعضي قطارهاي حومه بپردازيد. ميتوان از قبل نيز بليت مترو يا اتوبوس را از باجههاي مخصوص آن تهيه نمود. معمولاً اگر بليتها را به تعداد زياد از قبل تهيه نماييد، ارزانتر تمام ميشود. اگر هميشه از وسايل نقليه عمومي استفاده ميکنيد، بهتر است بليت هفتگي يا ماهيانه بخريد که به شما اجازه استفاده نامحدود در مدت زمان اعتبار بليت خواهد داد. به کودکان، دانشجويان و افراد بالاي 65 سال تخفيف داده ميشود. در صورتي که در يک مسير مجبور به تعويض اتوبوس يا قطار هستيد، در ابتدي سوار شدن کاغذ ترانسفر بگيريد، تا مجبور به پرداخت مجدد بليت نشويد.
براي سفرهاي خارج از مونترال ميتوان از وسايل زير استفاده کرد:
- اتوبوس يا قطار که البته تعداد مسيرهاي سرويس و ساعتهاي حرکت اتوبوسها بيشتر از قطار است.
- خودروي اجاره اي.
- هواپيما.
کيوسکهاي اطلاعات در همه فرودگاهها، ايستگاههاي قطار يا اتوبوس قابل دسترسي هستند. شناختن خيابانها و شيوه يافتن آدرسها، براي انجام امور اوليه بسيار مهم است. نقشه شهري با نقشه مسيرهاي مترو و اتوبوس متفاوت است. در اين نقشه علاوه بر نام خيابانها، برخي شماره پلاک ساختمانها در طول خيابان نيز مشخص شده است.کافيست بدانيد مقصد مورد نظر شما با کدام شماره پلاک و در کدام جهت خيابان (شرق يا غرب) قرار دارد. آن گاه با مراجعه به نقشه ميتوانيد حدود تقريبي يا حتي دقيق آن را بيابيد. سپس با مراجعه به نقشه مسير اتوبوس و مترو، براي رسيدن به مقصد ميتوانيد از مترو و اتوبوس استفاده کنيد.
سلامت کاناداييها، مسئوليتي است که دولت آن را به عهده گرفته و به تمام شهروندان کمک ميکند تا طول عمري بالغ بر 80 سال داشته باشند. در واقع، آمار سلامت کانادا بسيار بهتر از ميانگين جهاني است و نشان ميدهد کاناداييها، سالمترين افراد در آمريکاي شمالي هستند.
سيستم همگان مراقبت بهداشتي و درماني دولتي در کانادا مِدي کِر[54] ناميده ميشود. اين مراقبت هاي بهداشتي و درماني تحت حمايت قانون بهداشت و درمان کانادا مصوب سال 1984 قرار دارند، که تضمين ميکند هر فرد در هر زمان به مراقبتهاي پزشکي نياز داشته باشد، بدون هيچ گونه هزينهاي به بيمارستانها و کلينيکهاي پيشرفته و پزشکان و متخصصان دسترسي خواهد داشت. طبق اين قانون، همه استانها، کارتهاي بيمه خدمات درماني را در اختيار تمام ساکنين خود قرار ميدهند که دارنده کارت در همه موارد ميتواند، مراقبتهاي رايگان پزشکي دريافت نمايد.
اين سيستم از سلامت جسمي و رواني ساکنان کانادا، بدون توجه به موقعيت مالي آنها، حمايت ميکند.
سياست و برنامههاي بهداشت ملي بر عهده دولت کانادا و استانهاست. مراقبتهاي بهداشتي و درماني سطح بالا، در کبک، حق هر فرد است و نه يک امتياز. کبک سيستم کامل و منظمي براي ارايه خدمات بهداشتي و درماني دارد. بيمارستانها، مطب پزشکان و کلينيکها تحت پوشش بيمه درماني قرار دارند و شهروندان کبکي ميتوانند به صورت رايگان از خدمات اين مراکز استفاده نمايند. افراد، بايد کارت بيمه خورد را در استان کبک دريافت کنند و اين کارت در سراسر کانادا اعتبار دارد. اما اگر استان محل سکونت تغيير نمود، بايد تقاضاي صدور کارت جديد کرد. زيرا قوانين مربوط به بهداشت در استانهاي گوناگون متفاوت است.
مهمترين خدمات درماني در کبک عبارتاند از:
1) کارت خدمات درماني استان کبک[55]
كانادا، يكي از بهترين برنامههاي بيمه سلامت و بهداشت را دارد. بيمه بهداشت به اين معناست كه شما مجبور به پرداخت مستقيم بسياري از خدمات بهداشتي نخواهيد بود و از طريق مالياتهاي شما پرداخت ميشود. هنگام استفاده از اين خدمات، شما تنها كارت بهداشت خود را ارايه ميدهيد. همه افراد مقيم استان کبک مشمول برنامه بيمه درماني هستند و بايد کارت بيمه خدمات درماني خود را با ثبت نام از مرکز بيمه درماني کبک[56] دريافت نمايند. کارت افراد بالاي 14 سال عکس و امضاي صاحب کارت را نيز دارد. اين کارت را هميشه همراه خود داشته باشيد. هر فرد خانواده در هر سن بايد کارت جداگانه داشته باشد.
فرم درخواست را ميتوان از مطب دكتر، بيمارستان، داروخانه يا يكي از سازمانهاي خدمات مهاجرتي تهيه كرد. همچنين اين فرم از سوي وزارت بهداشت هر استان كه در صفحات آبيرنگ دفتر تلفن ذكر شده است، توزيع ميشود. براي اخذ اين فرم، به مدارك شناسايي مانند شناسنامه يا پاسپورت، يا گواهي اقامت دايم و نيز كارت اقامت دايم نياز است.
افراد مقيم در استانهاي انتاريو، كبك و نيوبرانزويك، تا اخذ بيمه خود يك دوره سه ماهه را ميگذرانند. در اين مدت، آنها ميتوانند بيمههاي كوتاه مدت براي خود و افراد خانواده خريداري کنند. شركتهاي بيمه كه تحت عنوان «بيمه» در صفحات زرد رنگ دفتر تلفن ذكر شدهاند، براي اين گونه خدمات، و نيز خدمات بهداشتي كه تحت پوشش بيمه دولتي پوشش داده نميشوند. مانند هزينههاي دندانپزشكي و اتاقهاي خصوصي بيمارستان، در نظر گرفته شدهاند. کارت بيمه سلامت، خدمات درماني مانند جراحيهاي زيبايي و غير ضروري را پوشش نميدهد. قبل از مراجعه به پزشک مطمئن شويد پزشک مورد نظر جزء شبکه بهداشت و سلامت کبک هست يا نه؟ در غير اين صورت هزينه ويزيت به عهده خود شما است. كارت بيمه بهداشت، مخصوص همان فرد است و استفاده از آن براي شخص ديگر، عواقب كيفري دارد.
افراد مقيم کبک به شرط زير تحت پوشش خدمات پزشکي قرار ميگيرند:
- اقامت حداقل 183 روز در سال در استان کبک.
- مشمول 3 ماه مدت انتظار اوليه نبودن پس از پيوستن به بيمه خدمات درماني.
- مهاجران کشورهايي که با کبک قراردادهاي دوجانبه بهداشتي دارند، نياز به سپري کردن اين مدت ندارند[57]
- معمولاً همه دانشگاهها به طور مستقيم دانشجويان را بيمه ميکنند، اما دانشجويان متأهل براي بيمه کردن همسر و فرزندان، بايد خود اقدام نمايند. ليست شركتهاي بيمه در قسمت امور ثبت نام دانشجويان موجود است. مبلغ بيمه حدود 800 الي 900 دلار براي هر نفر است. اين بيمه شامل خدمات دندانپزشکي نميشود.
2) فوريتهاي پزشکي
هنگام بروز حملات قلبي، خودکشي، گاز گرفتگي يا مسموميتها، با شماره911 تماس بگيريد و يا از اورژانس محلي تقاضاي آمبولانس کنيد. در صورت داشتن بيماريهايي مانند ديابت، فشار خون بالا، و يا حساسيت دارويي از پزشك خود جهت دريافت دستبند و برچسب مخصوص اين بيماريها سؤال كنيد، زيرا اين اطلاعات براي مركز اورژانس بسيار مفيدند. اگر بيمه خصوصي شما شامل خدمات آمبولانس است، لازم نيست براي آن هزينهاي پرداخت کنيد. در کبک خدمات آمبولانس براي افراد بالاي 65 سال و مصدومان حوادث جادهاي يا ناشي از حوادث کار، رايگان است.
خدمات بهداشتي در هر زمان و بر حسب نياز متفاوت است. اين خدمات که دولت امکان استفاده از آنها را در اختيار شهروندان قرار ميدهند عبارتاند از:
1) جستوجوي پزشك و كلينيك
بيشتر خانوادهها در کبک، پزشك و دندانپزشك خانوادگي دارند.سازمان خدمات مهاجران اين پزشكان را معرفي ميکند. همچنين اسامي پزشكان در صفحات زردرنگ دفتر تلفن و تحت عنوان «پزشكان و جراحان» و يا «دندانپزشكان» فهرست شدهاند. فهرست كلينيكها نيز تحت عنوان «كلينيك» در همان صفحات آمده است. در زمان ملاقات با پزشک بايد به طور دقيق مشکلتان را مطرح کنيد و او نيز بايد به روشني وضعيت سلامتي و داروهاي مصرفي و عوارض آنها را توضيح دهيد.
2) خدمات دندانپزشکي
خدمات دندانپزشکي فقط براي کودکان زير 10 سال است و در موارد خاص دريافت کنندگان کمک هزينههاي اشتغال، رايگان است. براي دريافت خدمات دندانپزشکي ارزان، به مراکز دانشگاهي مراجعه کنيد.
3) واكسيناسيون كودكان
واكسيناسيون و مصونسازي كودكان يكي از مؤثرترين راههاي مبارزه با بيماريهاي عفوني است. اين بيماريها شامل ديفتري، فلجاطفال و کزازند. واكسيناسيون توسط پزشك و يا پزشك اطفال و يا كلينيكهاي عمومي انجام ميشود. کارت اين واكسيناسيونها را براي ارايه به مدرسه فرزند خود دريافت كنيد. واكسيناسيون در كانادا بر اساس برنامهانجام ميشود. هنگام تولد، دو ماهگي، چهار ماهگي، ششماهگي و… . از دكتر خود كپي اين برنامه را درخواست كنيد و يا به صفحات آبيرنگ دفتر تلفن براي كسب اطلاعات از دپارتمان شهرداري، مراجعه كنيد. در صفحات سفيد دفتر تلفن، تحت عنوان «ايمنسازي» خط تلفن مربوط ذكر شده است. برنامه ايمنسازي كودكان در استانهاي مختلف اندکي متفاوت است.
4) واكسيناسيون بزرگسالان
چنانچه شما قبل از ورود به كانادا عليه بيماريهاي قابل پيشگيري، واكسينه نشدهايد، بايد با دكتر و يا كلينيك عمومي محل خود تماس بگيريد.
5) بارداري
به هنگام بارداري، ميتوان از مرخصي زايمان با حقوق براي مدت زمان معين استفاده كرد. براي اطلاعات بيشتر با وزارت كار و يا دفتر منابع انساني كانادا در استان کبک تماس بگيريد.
براي كسب اطلاعات و كمك قبل و بعد از زايمان، با مركز خدمات شهري و يا بيمارستان تماس بگيريد. دورههاي بارداري، كمكهاي پزشكي، مراقبت و ديدار با مادران تازه فارغ شده، از خدمات اين مراكز است. همچنين اطلاعات مربوط به ثبت احوال و دريافت شناسنامه و كنترل خانواده و سقط جنين را يادآوري ميكنند.
6) پزشک خانواده
کاناداييها يک پزشک عمومي را به عنوان پزشک خانواده، انتخاب ميکنند. هر چند، شما تا قبل از فعال شدن کارت خدمات درماني نميتوانيد از خدمات رايگان پزشکي بهره مند شويد، اما يافتن يک پزشک خانوادگي مناسب هميشه کار سادهاي نيست، پس ميتوانيد جستوجوي پزشک را قبل از دريافت کارت آغاز کنيد. به جز عده کمي که در صورت بروز بيماري به کلينيک ها[58] يا اورژانس بيمارستانها مراجعه ميکنند، اغلب مردم وجود يک پزشک خانوادگي را امر مهمي در سلامت خود ميدانند، چرا که او تاريخچهاي مطمئن از شرايط بهداشتي و سلامتي آنها فراهم ميآورد، تا در مواقع ضروري با مطالعه آن، تشخيص راحتتر باشد. پزشکان خانوادگي به طور عموم گزارش پزشکي اعضا خانوادهرا دارند و با مشاهده نشانههاي مشابه در افراد خانواده ميتوانند، خيلي زود يک بيماري مشابه را تشخيص دهند. به همين دليل بهتر است تمام اعضاي خانواده به طور مستمر به يک پزشک مراجعه کنند.
حتي اگر به زبان انگليسي مسلط هستيد، باز بهتر است که يک پزشک فارسي زبان به عنوان پزشک خانوادگي انتخاب کنيد، چرا که در بيان جزييات بيماري خود در نميمانيد. با يک پزشک هم زبان به طور عاطفي رابطه بهتري برقرار ميکنيد، که خود در درمان شما مؤثر است و نيز در مواقعي که بيماري شديد يا حادثهاي براي شما اتفاق افتاد، معمولاً استفاده از زبان مادري در بيان شرايط و احساسات بسيار سادهتر است.
خوشبختانه امروز در بيشتر شهرهاي بزرگ و کوچک کانادا، بر تعداد پزشکان ايراني روز به روز افزوده ميشود و يافتن يک پزشک ايراني کار دشواري نيست، به شرطي که او بيمار جديد بپذيرد.
دليل ديگر اهميت پزشکان خانواده اين است که مراجعه به پزشکان متخصص تنها از طريق آنها ممکن است. در ساير موارد از طريق کلينيک يا بيمارستان اين کار انجام ميشود. اما برخلاف ايران شما نميتوانيد مستقيم به اين گروه از پزشکان مراجعه نماييد. انتخاب پزشک متخصص بر عهده دکتر خانواده است، اما شما بعد از مراجعه به متخصص، در صورتي که احساس کرديد از رأي پزشکي وي قانع نشدهايد، اين حق را داريد که از پزشک خانواده خود بخواهيد، فرد يا افراد ديگري رابراي انجام معاينه به شما معرفي کند.
براي اين که نزد يک پزشک عمومي پرونده تشکيل دهيد، بايد قبل از آن با پرسش از منشي او يا متصديان پذيرش مرکز پزشکي از پذيرش بيمار جديد مطمئن شويد. در اولين ديدار شما با پزشک خانواده از سوابق شما به تفصيل سؤال ميشود. تمام حقايق را توضيح دهيد و اگر بيماريهايي مانند ام اس يا موارد مشابه آن داريد، حتي اگر مدتهاي طولاني است که دچار مشکل خاصي نشدهايد، به وي اطلاع دهيد. همچنين اگر داروهاي خاصي را در ايران مصرف ميکنيد، به طور حتم آنها را به پزشک خود نشان دهيد. تا او در جريان جزييات گذشته درماني شما قرار بگيرد. همچنين در اولين ديدار پزشک يک دوره معاينه کلي کامل براي شما تجويز ميکند که شامل آزمايش خون، ادرار، مدفوع، نوار قلب و موارد مشابه است. معمولاً تمامي هماهنگيها جهت انجام آزمايشهاي تخصصي، ام آر آي و راديولوژي و تعيين نوبت از پزشک متخصص را دفتر دکتر خانوادگي انجام ميدهد، اما براي آزمايشهاي ساده، خود شما ميتوانيد به نزديکترين آزمايشگاه مراجعه نماييد. نتايج آزمايشها، براي پزشک خانوادگي ارسال ميشود و در صورت وجود مشکل او براي يک معاينه دقيقتر با شما تماس خواهد گرفت.
براي ديدار با پزشک خانوادگي بايد از قبل تعيين نوبت کنيد، اما در مواقع اضطراري ميتوانيد بدون وقت قبلي به مطب وي مراجعه کنيد و البته بيشتر انتظار بکشيد. به خاطر داشته باشيد که اگر نميتوانيد در زمان تعيين شده در محل حاضر شويد با مطب، تماس بگيريد، چون ممکن است به اين دليل مجبور به پرداخت جريمه شويد. اگر پزشک خانواده خود را تغيير دهيد، ميتوانيد اطلاعات پزشکي خود را به مرکز جديد منتقل کنيد.
بيشتر بانکها علاوه بر خدمات عادي بانکي مانند حساب پس انداز و جاري، محصولات متنوعي نظير خريد و فروش سهام شرکتها، فروش اوراق قرضه، بيمه افراد و اتومبيل و غيره نيز ارايه ميدهند و علت آن، رقابت با بانکهاي آمريکايي است. شما به يک حساب بانکي نياز داريد. با بانکها، مؤسسات اعتباري و مالي آشنا شويد و اطلاع داشته باشيد حسابي که به شما ميدهند:
- نياز شما را برطرف کند.
- بهترين نرخ بازده سرمايه را داشته باشد.
- پايينترين هزينه نگهداري (کارمزد) را داشته باشد.
براي افتتاح حساب، با در دست داشتن دو مدرک شناسايي، به شعبه نزديک محل سکونت يا کار خود مراجعه نماييد.
الف) بازكردن حساب بانكي
مهمترين نوع حساب براي اشخاص، حساب جاري[59] و حساب پسانداز[60] است. براي اين که حسابي را نزد يکي از بانکها داشته باشيد، معمولاً بايد ماهيانه پول پرداخت کنيد. براي مثال، يک حساب جاري ممکن است ۴ دلار يا بيشتر در ماه هزينه در برداشته باشد. مبلغي که پرداخت ميکنيد، به تعداد برداشت از حساب يا تعداد کل دريافتها و برداشتها بستگي دارد. گرفتن دسته چک در کبک آسان است. بعد از افتتاح حساب جاري، تقاضاي دسته چک ميدهيد و دو يا سه دفترچه چک براي شما صادر ميشود. و براي دسته چک بايد مبلغي به بانک پرداخت کنيد. در شهر مونترال تقريباً در تمام بانكها ميتوان حساب باز کرد. ولي براي آن در رويال بانك با داشتن اجاره نامه رسمي، مدت يك هفته زمان نياز است اما در ديگر بانكها، مانند بانك مونترال و غيره به اجارهنامه رسمي و يا زمان يك هفتهاي نياز نيست.
بانكها پس از افتتاح حساب، كارت مخصوص به مشتري ميدهند كه با آن كارت در همه فروشگاهها جهت خريد و يا ساير موارد كه پول لازم است، نياز خود را برطرف مينماييد. اخذ كارتهاي اعتباري مانند Master و Visa حدود 5 الي 6 ماه از طريق بانكهاي بازكننده حساب نياز به زمان دارد.
- کارتهاي بانکي[61]
با اين کارت ميتوانيد مبلغ خريد خود را بپردازيد يا از دستگاههاي خود پرداز پول دريافت کرده و به حساب گذاشته يا قبضهاي آب، برق و گاز را پرداخت کنيد. ممکن است به اين پرداختها، هزينه کارمزد بانکي تعلق بگيرد در اين مورد با بانک خود مشورت کنيد. از آن جا که اخذ اعتبار راحت است، بايد هنگام خريد با آن بسيار مراقب باشيد، چرا که معمولاً نرخ بهره بالاي آنها شما را دچار مشکل ميکند. قبل از يک خريد زياد، مطمئن شويد که از عهده پرداخت قسط ماهيانه بر ميآييد و تمام تعهدات مالي ديگر خود را نيز در نظر بگيريد. انواع اعتبار در استان کبک عبارتاند از : کارتهاي اعتباري، خريدهاي قسطي و خط اعتباري در يک بانک.
- خط اعتباري
خط اعتباري يکي از انواع وامهايي است که ميتوان دريافت کرد. اين وام در حقيقت اعتباري است که بانک به شما ميدهد تا به هر صورت که بخواهيد مصرف کنيد. نحوه استفاده از اين وام با کارت اعتباري فرق ميکند. براي اين وام شما کارتي دريافت نميکنيد. اما در ليست حسابهاي بانکي شما نشان داده ميشود که براي مثال شما از طرف بانک 000,100 دلار اعتبار داريد.
براي اين که بتوانيد از اين اعتبار استفاده کنيد، ميتوانيد به هر يک از دستگاههاي پرداخت پول[62] همان بانک مراجعه و به ميزان دلخواه از اين حساب (يا در واقع وام) برداشت کنيد. اگر هم به اينترنت دسترسي داشته باشيد، ميتوانيد ميزان دلخواه پول را از خط اعتباري به حساب جاري يا پس اندازتان منتقل کنيد. حتي ميتوانيد بدهي کارت اعتباري را به کمک اين وام پرداخت کنيد، چون بهره اين نوع وامها از کارت اعتباري به مراتب پايينتر و ساليانه بين 6 تا 12 درصد است. همراه با بعضي خطهاي اعتباري يک دسته چک يا چند قطعه چک هم صادر ميشود که ميتوان براي خريد اجناس از آنها استفاده کرد. تفاوت مهم خط اعتباري با کارت اعتباري در اين است که در خط اعتباري چيزي به اسم مهلت پرداخت[63] وجود ندارد و به محض برداشت پول بهره آن محاسبه ميشود.
براي دريافت خط اعتباري بايد سابقه اعتباري داشته باشيد. براي همين پس از حداقل 6 ماه تا يک سال سکونت در کانادا، به دريافت اين نوع وام اقدام کنيد. اگر از قبل کارت اعتباري داشته باشيد و از آن دستكم 6 ماه استفاده کرده و بد حسابي هم نداشته باشيد، براي گرفتن خط اعتباري با بهره پايين، شانس زيادي خواهيد داشت. بهره اين نوع وامها نسبت به کارت اعتباري کمتر است. ميزان اين بهره با شرايط اقتصادي موجود و همين طور اعتبار شما نزد بانک متغير است. به طور معمول، بهره اين نوع وامها به صورت شناور است. همه بانکها يک بهره شناور[64] دارند که براساس بهره بانک مرکزي کانادا[65] تنظيم ميشود. اگر بانک مرکزي اين بهره را زياد کند، بانکها هم بهره شناور را زياد ميکند. دقت کنيد که فعاليت خط اعتباري شما در سابقه اعتباريتان ثبت ميشود و مهم است که در پرداخت به موقع بهره اين وام و همين طور اصل وام دقيق باشيد. معمولاً بانک بهره اين وام را هر ماه به طور اتوماتيک از حساب بانکي شما برداشت ميکند. در مورد اصل وام نيز زياد سخت گيري نميشود.
- ديگر کارتهاي اعتباري
مؤسسات مالي، فروشگاههاي بزرگ و شرکتهاي ديگر، طيف وسيعي از کارتهاي اعتباري را عرضه ميکنند. آنها سعي ميکنند تا از طرق مختلف با دادن هدايا، امتياز و همه گونه مزايا مشتري را جذب و آنها را وفادار به خود نگه دارند. گر چه اين پيشنهادها ممکن است وسوسهانگيز به نظر برسند، شما بايد بدانيد که آيا به چنين چيزي نياز داريد يا خير و به ياد داشته باشيد که هيچ کارت اعتباري تا زماني که شما به طور کتبي تقاضا نکرده باشيد، نميتواند براي شما صادر شود. از کارتهاي اعتباري و بانکي خود مثل پول نقد مراقبت کنيد و رمز آن را بازگو نکنيد. در صورت مفقود شدن هريک هر چه سريعتر به مؤسسه صادر کننده اطلاع دهيد.
- تفاوتهاي کارت اعتباري و خط اعتباري
- کارت اعتباري، نوعي وام آزاد است که در قبال آن يک کارت دريافت ميکنيد. شما ميتوانيد با اين وام بدون پرداخت پول خريد کنيد. خط اعتباري نوعي وام است که در مقابل آن کارت دريافت نميکنيد بلکه براي استفاده از اين وام بايد اول به ميزان مورد نياز مبلغ را به حساب جاري يا کارت اعتباري منتقل کنيد و بعد با دادن چک به ديگران و يا استفاده از کارت اعتباري خريد کنيد.
- وقتي از کارت اعتباري استفاده ميکنيد (به جز موارد خاص) زمان خريد بهرهاي پرداخت نميکنيد، بلکه مدت زماني وقت داريد (گاهي اوقات تا 45 روز الي 2 ماه) که بدهي خود را بپردازيد. اگر بدهي در موقع مقرر پرداخت نشود، آن گاه بايد بهره پرداخت کنيد. معمولاً از طرف بانک يا شرکت صادر کننده کارت، هر ماهه صورت حسابي براي شما فرستاده ميشود و از زمان دريافت صورت حساب چند روز فرصت پرداخت بدهي را داريد تا مشمول پرداخت بهره نشويد. خط اعتباري به طور کامل متفاوت است به طوري که شما به محض استفاده از پول، شروع به پرداخت بهره ميکنيد.
- کارت اعتباري را ميتوان شارژ کرد ولي خط اعتباري قابل شارژ نيست. براي مثال اگر کارت اعتباري شما فقط 3000 دلار اعتبار دارد و شما ميخواهيد 4000 دلار خريد کنيد، ميتوانيد 1000 دلار به حساب کارت خود واريز کرده و سطح اعتبار آن را به قيمت جنس مورد نظر برسانيد. اما در مورد خط اعتباري اين گونه نيست، شما نميتوانيد به حساب يک خط اعتباري 3000 دلاري پولي اضافه کنيد تا به اعتبار آن افزوده شود.
- بهره خط اعتباري، کمتر از کارت اعتباري است. بيشتر کارتهاي اعتباري بهرهاي بين 18 تا 20 درصد در سال دارند، در صورتي که بهره ساليانه يک خط اعتباري اين روزها حتي کمتر از 4 درصد است. معمولاً براي کسي که اعتبار به نسبت خوبي دارد گرفتن يک خط اعتباري با بهره زير 6 درصد کار مشکلي نيست.
- از کارت اعتباري به راحتي ميتوان در بيشتر کشورها استفاده کرد، در حالي که خط اعتباري در اين مورد محدوديت دارد.
ب) واحد پول کانادا
واحد پول رايج استان کبک، دلار کاناداست، که معادل يکصد سنت است. سکهها عبارتاند از: يک و دو دلاري، پنج، ده، بيست و پنج، پنجاه سنتي و صد دلاري. اگر قبل از حرکت واحد پول خود را تبديل نکردهايد، هنگام ورود، در صرافيها يا بانکهاي مستقر در فرودگاه ميتوانيد اين کار را انجام دهيد اما بيش از100 يا 200 دلار تبديل نكنيد زيرا صرافهاي مستقر در فرودگاهها دلار كمتري نسبت به همكاران خود در خارج از فرودگاه به شما ميدهند.
جستوجو و پيدا کردن کار
پس از ورود به کبک يکي از مهمترين اموري که بايد با تلاش و صبر آن را پيگيري کنيد، يافتن شغل است. مهم، يافتن راهکار براي غلبه بر مشکلات است. براي ورود به بازار کار بايد پذيرفت که ممکن است مسئوليتهايي کمتر از آن چه شايسته شما است، به شما پيشنهاد شود. اولين موقعيت شغلي شما ممکن است چندان دلچسب نبوده و حقوق خوبي نداشته باشد، اما اين شغل ميتواند تجربه کاري خوبي به حساب آمده و پس از پايان دوره کارآموزي حقوق و مزاياي شما ارتقا پيدا کند. اولين عمل مؤثر کسب اطلاعات در مورد جايي است که تمايل به شروع کار در آن داريد. اطلاعات در زمينه قوانين و ساز و کارها و ارزشها و مهارتهاي تکنيکي و استفاده از مراکز خدمات دولتي بسيار اهميت دارد. بهتر است وقت ملاقاتي، با سرويس خدمات مهاجرتي کبک، به منظور کسب اطلاعات مفيد ترتيب دهيد. کارمندان اين سرويس موقعيتهاي کاري و آمادگيهاي لازم را براي يافتن شغل به شما آموزش ميدهند و بر اساس نياز، شما را به منابع مفيدي ارجاع ميدهند.
الف) اصول کاريابي[66]
براي کاريابي در کبک چند نکته را در نظر بگيريد:
- تسلط به زبان شما بايد در حدي باشد که از انجام آزمون ورودي برآييد. در زمان مصاحبه بايد به کارفرما اطمينان بدهيد که هم به گفتن و هم به نوشتن تسلط داريد. اين نکته بهويژه در مورد زبان فرانسه بسيار اهميت دارد.
- کمترين ميزان تحصيلات براي به دست آوردن شغل در کبک، ديپلم است.
- بهتر است براي ملاقات با کارفرمايان، در تعطيلات تابستان اقدام نکنيد.
- قبل از ترک کشور از همراه داشتن کليه مدارک شغلي و تحصيلي مفيد اطمينان حاصل کنيد.
- جستوجو در مورد شغل را در اولين فرصت آغاز کنيد و از وارد شدن به محيطهاي نا آشناي کاري نهراسيد.
- روابط عمومي بالا، عدم استرس و جوابهاي صادقانه براي موفقيت در مصاحبه، بسيار مؤثر است.
- رزومه کاري خوبي که نشان دهنده شخصيت و تواناييهاي شماست، تهيه کنيد. اين رزومه بايد شامل موارد زير باشد:
- نام، نام خانوادگي و آدرس محل سکونت.
- خلاصهاي از مشاغلي که تا کنون داشتهايد همراه با خلاصهاي از شرح وظايفتان و مدت فعاليت شما در آن شغل همراه با ذکر نام شرکت، آدرس و تلفن آن.
- تحصيلات و درجه دانشگاهي و تاريخ و مکان فارغ التحصيلي.
- ذکر مهارتها و گواهينامههاي اخذ شده.
1) جستوجوي کار
بهترين راه براي يافتن کار در کبک استفاده از آشنايان، اقوام، همسايگان، همکلاسيهاي دانشگاه و فعاليتهاي داوطلبانه است. هنگامي که شما شبکه اجتماعي اطراف خود را گسترش ميدهيد، امکان بهرهمندي از ارتباطات آنها را نيز خواهيد داشت. راههاي گسترش شبکه ارتباطات اجتماعي، دوستاني هستند که قبل از شما به آن جا رفتهاند و يا افرادي است که بر اساس علايق يا تحصيلات و مهارت مشترک در چت رومهاي اينترنتي با آنها آشنا ميشويد. اين شبکه ارتباطي نه تنها کمک مؤثري به ايجاد انطباق با محيط جديد است، بلکه آشنايي با افرادي است که تجربهاي در اين گونه کارها دارند و شما ميتوانيد از اين راه بر بسياري از مشکلات خود غلبه کنيد. عضويت در باشگاههاي ورزشي يا اجتماعي، در فعاليتهاي داوطلبانه شرکت کنيد و در کلاسهاي زبان يا دانشگاه دوست پيدا کنيد. استفاده از شبکههاي ارتباطي، بهترين راه براي آگاهي از بازار کار پنهان است، زيرا بيش از 80 درصد فرصتهاي شغلي در روزنامه يا اينترنت آگهي نميشوند، اما بسياري از افراد به خاطر ترس از برقراري ارتباط و يا سؤال از ديگران اين فرصت را از دست ميدهند.
نمايشگاههاي اشتغال نيز فرصتهاي خوبي براي آشنايي با فرصتهاي شغلي مورد نظر شما و کارفرماياني است که به دنبال استفاده از مهارتهاي خاص هستند و شما ميتوانيد در مدت زمان اندکي رزومه کاري خود را به تعداد زيادي کارفرما ارايه کنيد.
- فعاليتهاي داوطلبانه
اين فعاليتها بدون دريافت حقوق و به صورت عامالمنفعه، براي بهبود زندگي اجتماعي صورت ميگيرند. شما به عنوان يک داوطلب، حق انتخاب حوزه فعاليت خود را داريد و اين که ميخواهيد تا چه ميزان از وقت خود را به اين کار اختصاص خواهيد داد. اين کار به آشنايي شما با افراد تازه، بازار کار، فرهنگ کبک و انطباق با جامعه جديد کمک ميکند، به علاوه کارفرمايان ممکن است اين دورههاي داوطلبانه را به عنوان دوره کارآموزي قبول کنند.
- خدمات جستوجوي شغل به صورت آن لاين
با استفاده از اين خدمات ميتوانيد به صورت آن لاين از موقعيتهاي شغلي که توسط سرويس خدماتي بازار کار کبک ارايه ميشود استفاده کنيد. آدرس اينترنتي سايت، www.emploiquebec.net است.
اين، يک سرويس اطلاع رساني مطمئن و به روز است که در مورد وظايف شغلي، حقوق، مزايا و موقعيتهاي شغلي بيش از 500 عنوان شغلي مطالب مفيدي را در اختيار قرار ميدهد. اين سايت با توجه به نياز بازار کبک در هر ناحيه شما را در جستوجوي سريع کار ياري ميکند. شما ميتوانيد براي پنج شغل از سايت به طور مقايسهاي اطلاعات کسب کنيد و اين سرويس شايستگيهاي لازم براي کسب شغل را به شما ميدهد.
- مرکز استخدام محلي
خدمات استخدامي را در سراسر کبک شبکه عمومي مراکز استخدامي محلي انجام ميدهد. در هر مرکز شما ميتوانيد اطلاعاتي در مورد قانون کار، توسعه حرفهاي و توصيههاي عملي براي پيدا کردن يک شغل به دست آوريد و از امکانات اين مرکز براي استفاده از خدماتي مانند تلفن، فکس، فتوکپي و کامپيوتر براي تهيه رزومه کاري و نيز يافتن وب سايتهاي مربوط استفاده کنيد. در صورت لزوم، شما ميتوانيد از مشاوره کارمندان اين مراکز براي تعيين شغل مناسب بهرهمند شويد.
سايتهاي اينترنتي، آگهيهاي روزنامه، مکاتبه با کارفرمايان و مراجعه حضوري به آنها، مراجعه به کلوپ کاريابي و صفحات زرد[67] ميتواند کمک خوبي براي کاريابي باشد. صفحات زرد، يک کتاب مرجع است که شامل شماره تماس شرکتها و مؤسسات مختلف است و با استفاده از آن ميتوان بدون صرف وقت و هزينه به اطلاعات خوبي دسترسي پيدا کرد. شما بايد تواناييهاي خود را جهت اشتغال در بازار کاري کبک بسنجيد. اين امر کمک ميکند تا تجربه کاري و تحصيلات خود را با فرصتهاي کاري در کبک هماهنگ کنيد. پس از آن ميتوانيد مجموعهاي از اهداف شغلي واقعگرايانه، براي تسهيل ورود خود به بازار کار ايجاد کنيد.
در کانادا نظام اقتصاد آزاد و سرمايه داري حکمفرماست، بيشتر شغلها مربوط به شرکتهاي خصوصي هستند، اما اگر موفق به يافتن شغل در اداره دولتي شويد، امنيت شغلي بهتري خواهيد داشت. رقابت شديدي که بين کمپانيها وجود دارد از يک سو، باعث بالا رفتن کيفيت خدمات ميشود و از سوي ديگر باعث ورشکستگي شرکتهاي کوچک ميشود که توان رقابت ندارند. به همين دليل اگر در شرکت کوچکي مشغول کار شويد ممکن است، دير يا زود کارتان را از دست بدهيد. البته، در اين صورت بيمه تا ۸۰ درصد از حقوق را به مدت ۶ ماه پرداخت ميکند. رفاه[68]، سيستم ايجاد عدالت اجتماعي است. براي دريافت اين کمک دولتي، فرد بايد ثابت کند که نتوانسته است در مدت معيني کاري پيدا کند. در اين زمينه فرد بايد گزارشي ازمراجعه به کارفرمايان و عدم پذيرش توسط آنها، ارايه نمايد. اين سيستم تا مبلغ 700 دلار در ماه به شما کمک ميکند، اما در صورتي که بخواهيد وام بانکي دريافت کنيد، سابقه شما خراب خواهد شد.
2) کار در مونترال
همان طور که گفته شد، اوضاع کاريابي در مونترال مانند شهرهاي ديگر نيست. آمار بيکاري در آن زياد و متوسط درآمد کم است. البته هزينه مخارج هم در آنجا به مراتب پايينتر است.
در بيشتر مشاغل خدماتي که با مشتري عامه سروکار دارند، دانستن هر دو زبان انگليسي و فرانسه شرط است. به همين دليل، کساني که ميخواهند به محض ورود به کانادا در جستوجوي کار باشند، شايد مونترال گزينه خوبي نباشد.
در مجموع و با بررسي همه اين جوانب، براي تازه واردان به خصوص کساني که تمايل جدي به ادامه تحصيل دارند، شهر مونترال گزينه خوبي است. در اين حالت متقاضي ميتواند با صرفهجويي فراوان (به دليل پايين بودن هزينههاي تحصيلي و زندگي) و دريافت وام تحصيلي، اصل سرمايه منتقل شده به کانادا را حفظ کند و پس از پايان تحصيلات در مورد اقامت در اين استان يا جستوجوي کار در يک استان ديگر تصميم بگيرد. آمار اشتغال فارغالتحصيلان دانشگاههاي مونترال (مک گيل و کونکورديا) بسيار بالاست و همين تضميني براي آينده شغلي اين افراد محسوب ميشود.
برخي از فاکتورهاي اصلي و مهمي که بايد در ارزيابي مد نظر قرار داد عبارتاند از:
- جستوجو و کشف موقعيتها جهت به کارگيري مهارتهاي فردي براي يافتن حرفه مورد نظر در کبک بسيار اهميت دارد. از آن جا که ممکن است شرايط کاري از هنگام انتخاب براي شغل و شروع به کار تغيير کند، بسيار مهم است که شما از همه تغييرات روز مطلع باشيد، زيرا ممکن است براي شغلي که انتخاب شده ايد، تا زماني که مهارت کافي براي آن نداريد مجبور به انجام کارهاي ديگري شويد.
- قبل از ورود به کبک در مورد مشاغل مربوط به رشته خود در انطباق با بازار کار کبک اطلاع حاصل کنيد. زبان فرانسه و در صورت لزوم انگليسي بدانيد، مشکلاتي را که ممکن است در تحصيلات يا سابقه کار شما پيش بيايد، را شناسايي کنيد و با کبک تطبيق دهيد، تجربه کاري قبلي در کانادا بسيار مفيد است. ممکن است در شروع کار به آموزشهاي خاصي نياز داشته باشيد يا با مهارتهايي که داريد خود اشتغالي پيشه کنيد.
- از شرايط ايجاد يک حرفه يا اشتغال در يک تجارت آگاه باشيد. در کبک برخي از مشاغل به طور خودکار اداره ميشوند. براي نمونه مهندسان و پرستاران تحت نظر کارفرما هستند، اما اگر شما نقاش يا نجار باشيد، خودتان مسئوليت تمام کارها را بر عهده خواهيد داشت.
3) مصاحبه
جلسه مصاحبه، به طور معمول با تعارف قهوه يا آب شروع ميشود و از آن جا که در کبک تعارف کردن بيمعني است، سعي نکنيد با تعارفات مرسوم ايراني جواب دهيد. سپس سؤال غير مرتبطي مانند اين که مکان شرکت را به راحتي پيدا کردهايد يا نه؟ مطرح ميشود. پس از تشريفات اوليه، مصاحبه رسمي با بررسي رزومه کاري و پرسش و پاسخهاي مرتبط شروع ميشود. اين پرسشها مربوط به آيندهنگري شغلي، علاقه به شغل خاص يا نظر کارفرماي قبلي شما نيز خواهد بود. ممکن است از شما پرسيده شود که شرکت مورد نظر را از کجا ميشناسيد و در انتها اگر سؤالي داريد، مطرح کنيد. سپس به شما گفته ميشود که در صورت نياز با شما تماس خواهند گرفت و پس از آن شما بايد در امتحان تخصصي يا مصاحبه با مدير ارشد شرکت کنيد.
- تجربه کار در کانادايي
تجربه کار در کانادا از جمله مواردي است که ممکن است به هنگام جستوجوي شغل در کبک ممکن است با آن رو به رو شويد. کارفرمايان کانادايي از فرد ميخواهند که دستكم يک محيط کار کانادايي (يک کارفرماي ديگر کانادايي) را معرفي کنيد، که نشان دهنده آشنايي شما با محيط کار در کاناداست. کارهاي داوطلبانه يا اشتغال در يک شغل فصلي يا به صورت پاره وقت قبلي، ميتوانند مشکل شما را حل کنند. ورود به اين گونه مشاغل دشوار نيست. اما تسلط به زبان هم خيلي مهم است.
به طور خلاصه، شرايط کسب اين مشاغل عبارتاند از:
- آشنايي اوليه با تکنيکهاي مصاحبه.
- معرفي تعدادي از دوستان، يا افراد ديگري به عنوان معرف، که در کانادا زندگي ميکنند.
استخدام در اين مشاغل با دستکم ۳ ماه کار، شرط تجربه کار در کاناداست و شما اين فرصت را خواهيد داشت که براي مشاغل با درآمد بالاتر در همان شرکت يا ساير مؤسسات به کار ادامه دهيد. در واقع، همين ميزان کار براي اينکه شما داراي تجربه شده باشيد، کافي است. به طور مسلم هر چه شما بيشتر تلاش کنيد و در مصاحبههاي بعدي نبوغ بيشتري از خود نشان دهيد، در يافتن شغل بهتر، موفقتر خواهيد بود.
ب) شروع به کار
پس از انجام مصاحبه و دعوت به کار ممکن است به شما توصيه شود، مدتي را به عنوان کارآموز مشغول به کار شويد يا در طول اشتغال دورههاي تخصصي را بگذرانيد.
توصيههاي زير ميتوانند در زمان کار مفيد واقع شوند:
- انتقادپذير باشيد و در محيط کاري پيشنهادهايتان را که ممکن است در بهبود شرايط کاري مؤثر باشند، به کارفرما ارايه دهيد. در کبک روحيه انتقادپذيري وجود دارد، کسي از انتقاد سازنده شما دلگير نخواهد شد.
- رويکرد مثبتي داشته باشيد، با همکارانتان صميمي باشيد و در صورت لزوم به آنها کمک کنيد و همچنين از آنها راهنمايي بخواهيد. همواره با احترام برخورد کنيد، اين نکته در کبک مهمترين عامل در موفقيت شغلي مهاجران است.
- قابل اعتماد باشيد، اگر کاري در توانتان نيست به رييس خود اطلاع دهيد، تا بيمسئوليت جلوه نکنيد.
- رأس ساعت در محل حاضر باشيد و براي تأخيرهايتان کارفرما را قانع کنيد.
- ظاهر آراسته داشته باشيد و به قوانين محل کار احترام بگذاريد، در صورتي که سوء تفاهمي پيش آمد، آن را به صورت محترمانه و دوستانه حل کنيد.
1) زنان و اشتغال
زنان مهاجر در کبک، فرصتهاي برابر با مردان براي اشتغال دارند. قوانين، براي تأمين حقوق و ايجاد فرصتهاي شغلي برابر، براي زنان و مردان در حال تغيير و تحول است. امروزه، زنان بين کار بيرون از خانه و وظايف خانهداري خود تعادل برقرار کرده و منبع درآمد مستقلي دارند. آنها ميتوانند در هر سمت شغلي مشغول به کار شوند. بنابراين، چنانچه کارفرمايي از اين امر امتناع کند، مجازات خواهد شد. زنان در شرايط برابر و با شايستگيهاي يکسان با مردها از حقوق و مزاياي يکسان بهره مند ميشوند.
2) خود اشتغالي و راهاندازي کسب و کار
در کبک فرصتهاي خوبي براي خوداشتغالي وجود دارد. بنابراين، اگر سرمايه کافي براي راهاندازي کسب و کار داريد، خود شما ميتوانيد اقدام به تجارت کنيد يا با يک کانادايي شريک شويد. در اين صورت بايد قبل از ورود به کبک، طرح کلي تجارت خود را آماده داشته باشيد. پس از استقرار در کبک با ديدار کردن از بانک و مراکز تجاري مربوط به شغل مورد نظر و شناخت قوانين مالياتي، کاري و شناخت بازار کبک اقدام به راهاندازي تجارت کنيد. وب سايتها و مراکز اطلاع رساني تجاري مانند CSGA[69] به شما در امر خود اشتغالي کمک ميکنند.
3) قوانين استخدامي
اين قوانين براي دفاع از حقوق کارگران و کارمندان در برابر کارفرمايان و چارچوب وظايف متقابل آنها وضع شده است. کارکنان بايد از ميزان ساعات کاري و مرخصيها و مزاياي شغلي خود آگاه باشند. کارفرمايان بايد کسورات قانوني مانند ماليات بر درآمد و نيز وجوه اجباري مانند بيمه بيکاري، فوقالعادهها و بيمه ازکارافتادگي را از دستمزد رسمي کارکنان کسر کنند. اين امر در مورد افراد خود اشتغال نيز کاربرد دارد. علاوه بر اين، کارفرما بايد ايمني محيط کار را تضمين کند.
4) برخي اطلاعات مفيد درباره قانون کار
قبل از شروع به کار، کارفرما بايد شما را نسبت به وظايف، ميزان حقوق، ساعات کاري، تمام وقت يا پاره وقت بودن آن و مرخصيها آگاه سازد. در کبک حدود 40 درصد از کارکنان براي برخورداري از حمايتهاي شغلي عضو سنديکا هستند. امنيت و سلامت شغلي مسأله بسيار مهمي است، کميسيون سلامت و امنيت شغلي، برنامه حفاظت از کارکنان را در دستور کار خود قرار داده و کارفرما را مجبور به جبران خسارات بدني ناشي از کار نموده است.
- بيشترين ساعت كاري
هشت ساعت كار روزانه و 48 ساعت كار در هفته ميزان ساعات كاري معمول در كاناداست. به طور معمول كارفرما نبايد از كارگر يا كارمند خود بيش از ساعات مقرر کار درخواست کند، مگر آن كه كارگر يا كارمند مشمول يكي از موارد زير گردد:
- موارد ضروري.
- توافق بر سر ساعات كار روزانه بيشتر.
- پايان مدت كار
پايان مدت كار بدين معناست كه كارفرما به دليل عدم وجود كار براي كارگر يا كارمند، او را از كار بركنار ميكند. در برخي موارد امكان برگشت كارمند به شغل قبلي، پس از گذشت مدت طولاني بركناري از كار، وجود دارد؛ اما طبق قانون اگر فرد براي مدت معيني از كار بر كنار شده باشد، پايان مدت كاري او تلقي ميگردد. در صورت پايان مدت كاري فرد، كارفرما بايد مطابق قوانين معين عمل نمايد و تاريخ دقيق اتمام مدت كاري فرد را به او اطلاع دهد. اين اعلان بايد به صورت كتبي ابلاغ گردد. تاريخ اعلام قبلي اتمام دوره كاري كارمند يا كارگر، به سابقه كاري فرد در آن مؤسسه بستگي دارد.
در صورتي كه بركناري فرد از كار موقتي باشد، كارفرما ملزم به اعلام قبلي نيست. چنانچه كارفرما پايان يافتن مدت كاري كارمند يا كارگر را، به وي اعلام نکند بايد مبلغ كامل دستمزد فرد را پرداخت نمايد. در صورتي كه مدت استخدام فرد كمتر از سه ماه باشد، كارفرما مجبور به صدور اعلام يا پرداخت تا پايان دوره كاري نيست.
- تبعيض و استثمار در كار
ترفيع كار در کبک، به طور برابر انجام ميگيرد. قانون از همگان بر اساس قابليتهاي آنان در مقابل تبعيض كاري حمايت ميكند، ليكن اين امر مانعي در حق كارفرما براي انتخاب شايستهترين افراد در كار ايجاد نميكند. كميسيون حقوق انساني[70] در کبک به اعمال تبعيض گزارش شده رسيدگي مينمايد، بنابراين، در اين استان کبک افراد ميتوانند در صورت اعمال تبعيض نژادي، جنسي و يا عقيدتي با تهيه گزارشي از مراتب فوق، كميسيون مسئول را مطلع ساخته و احقاق حق نمايند.
- حداقل حقوق
حداقل ميزان حقوق، به منظور تأمين استاندارد معمول زندگي در نظر گرفته شده و بر اساس ساعت کار متغير است و نرخ دقيق آن به منطقه و نوع كار بستگي دارد که از سوي کميسيون قانون کار معين ميشود.
- تعطيلات رسمي و مرخصي
كارمندان ميتوانند از دو هفته مرخصي با حقوق در سال استفاده کنند. علاوه بر مرخصي، بيشتر شاغلان كانادايي در 7 روز تعطيل رسمي كشوري، و همين طور تمام تعطيلات رسمي استاني و ناحيهاي، حقوق خود را دريافت ميكنند. در كنار اين قوانين، شركتهاي خصوصي ممكن است روزهاي تعطيل و مرخصي بيشتري براي كارمندانشان در نظر بگيرند. قانون اجازه مرخصيها ي اضطراري براي روز ازدواج، مرگ اعضاي خانواده، تولد نوزاد جديد و يا نياز ضروري به کمک کارمند در زمان تصادف يا بيماري نيز داده است. زنان باردار نيز ميتوانند از مرخصيهاي پس از زايمان استفاده کنند، کارفرما بايد به اين افراد اطمينان بدهد که پس از بازگشت چيزي از حقوق و مزاياي قبلي آنها کسر نخواهد شد.
برخي نکات مهم
- دايرکتوري تلفن: به صورت رايگان براي تمام مشترکين تلفن در استان کبک توزيع ميشود. از اين طريق ميتوانيد به سرويسهاي ضروري و سازمانهاي دولتي و غير دولتي ارايهکننده خدمات مربوط به مهاجران دسترسي پيدا کنيد. کبکيها از دايرکتوري تلفن به عنوان منبع مهم اطلاعرساني و عدم اتلاف وقت استفاده ميکنند.
- اگر با بيش از ده هزار دلار پول وارد کانادا ميشويد، لازم است در هنگام ورود مقامات کانادايي را مطلع سازيد. در غير اين صورت ممکن است جريمه يا زنداني شويد. اين پول ممکن است به شکل نقد، چک مسافرتي، سهام و غيره باشد.
- خريد و اجاره خودرو: قبل از خريد خودرو، با داشتن کارت اعتباري ميتوان، آن را اجاره کرد. قبل از اجاره، از وضعيت بيمه آن کسب اطلاع کنيد. شايان ذکر است، افراد براي اجاره خودرو بايد گواهينامه رانندگي داشته باشند. در هنگام خريد توجه کنيد که اين خودرو را براي مصارف خانوادگي يا کاري و رانندگي در شهر يا خارج از آن، خريداري ميکنيد، يا ميخواهيد کارکرده بخريد يا نو؟ البته اگر خودروي دست دوم بخريد از پرداخت نرخ بيمه بالاي مربوط به رانندگان تازه کار معاف خواهيد بود. ميتوان خودرو را به صورت اقساط نيز خريداري نمود. خريدار بايد توجه کند که هرگز بيش از توان مالي ماهيانه خود تعهد پرداخت قسط نکند. مبلغ، به صورت اقساطي، شامل پيش پرداخت و پرداخت ماهيانه و نرخ بهره آن است. البته شما بايد خودروي خود را بيمه کنيد، که ميزان بيمه ماهيانه شايد به 300 دلار هم برسد.[71]
دريافت گواهينامه: در صورتي که گواهينامه شما در خارج از استان کبک صادر شده باشد، تنها به مدت 90 روز پس از ورود شما به كبك اعتبار دارد. در پايان اين زمان شما بايد گواهينامه استان کبک را دريافت کنيد. براي دريافت يا تعويض گواهينامه رانندگي خود بايد با اداره[72]SAAQ تماس بگيريد.
- گوشت حلال: در تمام نقاط شهر، فروشگاههايي جهت تهيه گوشت و مواد خوراكي حلال موجود است که به راحتي قابل تهيه است.
- ارتباطات کاري: وقتي با کسي در يک اداره دولتي يا مؤسسه غيردولتي تماس ميگيريد، نام و تلفن و دپارتمان فردي را که با شما صحبت کرده يادداشت نماييد اين کار به ارتباطات بعدي شما کمک ميکند. قبل از مراجعه به ادارات يا سازمانها ساعات کاري آنها را بدانيد. در بيشتر موارد بايد با قرار قبلي مراجعه نماييد اگر هنوز مسلط به زبان فرانسه نيستيد از يکي از دوستانتان بخواهيد تا شما را همراهي کند.
- مدارک مهمي که بايد به همراه داشت:
- پاسپورت داراي ويزاي کانادا. پاسپورت شما بايد حداقل ۶ ماه اعتبار داشته باشد که ويزا در آن مهر شود، اما اگر بعد از دريافت ويزا زمان اعتبار آن پايان يافت و شما هنوز راهي نشده بوديد، بعد از دريافت پاسپورت جديد، پاسپورت قبلي را که ويزا دارد همراه خود ببريد، چون بدون آن (دستكم در بين سفر) اجازه پرواز دوم داده نميشود و براي ورود به کانادا هم آن را لازم داريد.
- برگه لندينگ. که بايد در حضور افسر مهاجرت در يکي از فرودگاههاي کانادا مهر شود. زمان ورود شما به کانادا در آن به طور رسمي درج شده و يک نسخه آن به شما داده ميشود که از خود پاسپورت مهمتر است.
- ترجمه رسمي شناسنامه براي همه اعضاي خانواده. به چند دليل بهتر است اصل آن را هم همراه داشته باشيد که در زمان مورد نياز و اگر کار مهمي در سفارت ايران داشته باشيد لازم است. همچنين، کد ملي خود را براي نيازهاي مرتبط با ايران همراه داشته باشيد.
- همه مدارک مربوط به ازدواج و طلاق که ترجمه رسمي شده باشند.
- مدارک دانشگاهي و تحصيلات تکميلي به زبان انگليسي يا ترجمه رسمي آن ها. ساير مدارک ديگر که نشان از موفقيتهاي شغلي و حرفهاي شما دارد هم ممکن است در آينده نياز شود. توصيه نامه استادان دانشگاه در صورتي که تمايل به ادامه تحصيل داشته باشيد. پس بهتر است 3 تا 5 نامه امضاء شده از سه نفر استاد، دريافت کنيد.
- مدارک کاري معتبر، بهخصوص برگه تاييديه کار از سوي شرکتهاي معتبر.
- مدارک گذراندن دورههاي تخصصي و حرفهاي کاري، به خصوص اگر توسط شرکتهاي معتبر بينالمللي صادر شده باشند.
- نسخههايي از بهترين پروژههايي که انجام دادهايد با عکس و تصوير و نقشههاي پيوست. چنين مدارکي بعدها در يافتن شغل يا کسب مدارکي چون مهندسي حرفهاي کاربرد دارد.
- گزارش سابقه مهم بيماري. اگر در گذشته دچار سوانح رانندگي شدهايد، نوارهاي مغزي، سوابق آلرژي يا ابتلا به آسم يا ام اس و يا هر چيزي که در يک مراجعه احتمالي به مرکز پزشکي در کانادا به عنوان سابقه بيماري لازم به نظر ميرسد. اگر دارو مصرف ميکنيد، نسخه پزشک را نيز همراه ببريد. جزييات مربوط به واکسنهاي تزريق شده و ترجمه آنها (کارت واکسن بينالمللي مهر شده) براي فرزندان کمتر از ۱۶ سال که بدون آن ثبت نام در مدارس، مشکل خواهد بود.
- ساعات کاري: طبق قانون بيشتر فروشگاهها از 8 صبح تا 9 بعد از ظهر طي هفته (دوشنبه تا جمعه) و از 8 صبح تا 5 بعد از ظهر در آخر هفته (شنبه و يکشنبه) کار ميکنند. هرچند که ساعتهاي بيشتري جهت داروخانهها، مغازههاي مستقر در فرودگاه، بيمارستانها، کتابفروشيها، پمپ بنزينها و مراکز تفريحي و توريستي مانند، رستورانها،سينماها، موزهها و هتلها در نظر گرفته شده است.
الف) کارت اقامت دايم[73]
اداره شهروندي و مهاجرت کانادا وظيفه صدور کارت اقامت را براي همه مهاجران به عهده دارد. اين کارت براي ورود مجدد به خاک کانادا بعد از سفرهاي بينالمللي لازم است. اين کارت به طور معمول 4 هفته پس از ورود به کانادا به آدرسي که دادهايد، براي شما پست ميشود. اگر در ابتداي ورود آدرسي را براي فرستادن کارت اعلام ننمودهايد، بايد ظرف 180 روز پس از ورود آدرس را اعلام کنيد. اين کارت 5 سال اعتبار دارد و براي تمديد آن بايد 2 سال به صورت ممتد يا منقطع در کانادا حضور داشته باشيد.
شما پس از سه سال زندگي در کبک ميتوانيد کارت اقامت دايم و شهروندي خود را دريافت کنيد.
براي اين کار بايد مدارک زير را همراه داشته باشيد:
- مدارک سفر يا پاسپورت.
- CSQ.
- کارت اقامت دايم در کبک که توسط مقامات کانادايي به پاسپورت شما الصاق شده است.
- تاييديه معتبر وضعيت اقامت شما که توسط مقامات کانادايي انجام شده باشد.
از اعتبار و صحت مندرجات کليه اسناد خود مطمئن باشيد و اصل مدارک را در جاي مطمئن گذاشته و هميشه کپي اين مدارک را به هنگام اثبات هويت ارايه کنيد.
[1]. Commonwealth
[2]. General Governor
[3]. Lieutenant Governor
[4]. Member of Parliament
[5]. Provincial Parliament
[6]. City Council
[7] .Common Law
[8]. RCMP
[9]. NAFTA
[10]. Parti Québécois
[11]. René Lévesque
[12]. Bill 101
[13]. Trudeau
[14]. Pearson
[15]. Bill Of Official Languages
[16]. Jean Chrétien
[17]. Constitutional Act
[18]. Municipal Courts
[19]. The Court of Québec
[20]. The Superior Court
[21]. The Court of Appeal
[23]. Ministère des Relations Internationales
[24]. Gaspé
[25]. Undergraduate Level
[26]. Graduate or Postgraduate Level
[27]. Diplôme d’études secondaires
[28]. James Mc Gill
[30] .Loyola college
[31] .Sir George Williams
[32].1. براي کسب اطلاعات در مورد نحوه پذيرش دانشجو در اين دانشگاه به سايت زير مراجعه کنيد: www.concordia.com
[33] . Laval University
[34]. François de Laval
[35]. Université de Montréal
[36]. Canada Child Tax Benefit
[37]. Social Insurance Number
[38]. Human Resources and Skills Development Canada
[39] . متوسط هزينه مسکن در سراسر کانادا هزينه خريد به دلار کانادا در تاريخ آوريل سال2008 (به دلار)
[40]. Condominium
[41] .Regie Du Logment De Quebec
[42]. Agent
[43]. Offer
[44]. Inspector
[45] .Close
[46]. Open
[47]. Credit Score
[48]. Annual Gross Income
[49]. Debt-to-Income Ratio
[50]. Credit Score
[51]. Credit History
[52]. Credit Bureau
[53]. Monthly Pass
[54]. Medicare
[55]. Health Card
[56]. Regie De L’assurance Maladie Du Quebec
[57] 1. اين کشورها عبارتاند از: فرانسه، دانمارک، سوئد، يونان، فلاند، لوکزامبورگ، نروژ و پرتغال.
[58]. Walk-in Clinic
[59]. Checking Account
[60]. Saving Account
[61]. Credit Card
[62]. Automated Teller Machine = ATM
[63]. Grace Period
[64]. Prime Rate
[65]. Overnight Rate
.[66] 1. براي پيدا کردن شغل در بدو ورود مي توانيد به سايتهاي کاريابي کانادا مانند www.Monster.ca و www.HotJobs.ca و www.Workopolis.ca مراجعه کنيد.
[67].Yellow Page
[68]. welfare
[69]. Centre De Services Aux Gens D’affaires
[70]. Commission des droits de la personne et des droits de la jeunesse
[71]. 1. براي کسب اطلاعات بيشتر به کتاب «کانادا سرزمين مليتها» مراجعه کنيد.
[72]. societe de l’assurance automobile du Québec
[73]. Permanent Resident Card